پرتغالی

معنی کلمه پرتغالی در فرهنگ عمید

۱. از مردم پرتغال.
۲. تهیه شده در پرتغال.
۳. (اسم ) زبانی از شاخۀ زبان های رومیایی (لاتین ) که در پرتغال و برزیل بدان سخن می گویند.
۴. = پرتگالی

معنی کلمه پرتغالی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به پرتغال پرتغالی

جملاتی از کاربرد کلمه پرتغالی

می‌شود گفت که همهٔ پرتغالی‌ها مانند دیل کانتو اند، او سر زمین‌های زیادی را می‌شناخت و هم آنها را درنوردید مانند؛ چی میتلا، کوپالا، سینالوا، توپیاو، گواتی ماپ را از طریق سن مارتین وسو بریتی، چلچی هایتس و ساین، نیویز و ریو گراندی و نوامبر دی دیوز و ویکتوریا را از راه فریسنیلو وزکاتیکاس و سیدروس و لوئیس کارواخال ی دی لا کووا. همچنین، احتمالاً او در سال ۱۵۶۹ مارتین لوپیز ایبارا را در یک سفر اکتشافی به‌طرف شمال همراهی کرده باشد.
زبان رسمی آنگولا زبان پرتغالی، جمعیت آن برابر ۳۲٬۸۶۶٬۰۰۰ نفرو واحد پول آن کوانزا است.
نام پیشین این شهر مازاگان بود که نامی است پرتغالی.
این منطقه طیف گسترده‌ای از فرهنگ‌ها با غذاهای متمایز را در بر می‌گیرد، به ویژه مغربی، مصری، شامی، عثمانی (ترکی)، یونانی، ایتالیایی، فرانسوی(پروانسالی) و اسپانیایی، اگرچه برخی از نویسندگان آشپزی‌های دیگری نیز شامل می‌کنند. غذاهای پرتغالی، به ویژه، تا حدودی در طبع مدیترانه‌ای است.
در سال ۱۵۱۳ پرتقالی ها آن را اشغال نمودند، در سال ۱۵۳۸ عثمانی‌ها آن را از چنگ پرتغالی‌ها درآورده و آزاد کردند ، اما در سال ۱۸۳۹ به دست انگلیسی‌ها اشغال کردندو در سال ۱۹۶۷ استقلال یافت. عدن در دوران قدیم یکی از قدیمترین بازارهای عرب بوده‌است؛ و بندری است مهم در تنگه باب‌المندب.
لیما تبار پرتغالی، بومی برزیل، آفریقایی، ژاپنی، سوئیسی و هند غربی است.[توضیح ۱] او شخصاً خودش را به عنوان یک آفریقایی-برزیلی معرفی می‌کند.
هنگامی که مذاکرات صبح روز بعد به پایان رسید، ناوگان پرتغال آتش گشودند.آتش بین ناوگان حاکم هرمز و پرتغالی ها رد و بدل شد که مزیت آشکاری برای پرتغالی ها داشت زیرا ابرهای بزرگی از دود در اطراف کشتی ها شکل گرفت که دید را به شدت مختل کرد.
استوانیکو [نام اصلی او مصطفی آزموری است] در سال ۱۵۲۲ و در دوران جوانی، در شهر مراکشی آزمور واقع در ساحل اقیانوس اطلس که تحت کنترل پرتغالی‌ها بود، به بردگی فروخته شد. پیشینه او مشخص نیست. برخی از روایت‌های معاصر از او به عنوان «مور» یاد می‌کنند، اصطلاحی که در اصل به بربرها گفته می‌شود؛ در حالی که در سایر روایت‌ها او را «سیاه» می‌دانند که به برخی اجداد آفریقایی جنوب صحرا اشاره دارد.
در سال ۱۶۱۸ نیز پرتغالی‌ها یکی از رهبران شورشیان بومی‌های برزیل به نام آمارو را با توپ اعدام کردند.