پرت
معنی کلمه پرت در لغت نامه دهخدا

پرت

معنی کلمه پرت در لغت نامه دهخدا

پرت. [ پ ِ ]( اِخ ) شهری به استرالیا مرکز ناحیه استرالیای غربی دارای 204000 تن سکنه.
پرت. [ پ ِ ] ( اِخ ) شهری در اِکُس ( اسکاتلند ) مرکز کنت نشینی به همین نام که در کنارتی واقع است با 35000 تن سکنه و کنت نشین پرت 125500 تن سکنه دارد.
پرت. [ پ َ ] ( ص ) در تداول عوام ، سخن ناروا و نا به وجه. چرند و پرند. پرت و پلا. ترت و پرت. || از راه به یکسو شو! بَرد! :
در زمانیشان بسازد تَرت و مَرت
کس نیارد گفتنش از راه پرت !مولوی. || منحرف از صواب.
- از مرحله پرت بودن ؛ از موضوع سخن یا از حقیقت امر دور بودن.
- پرت افتادن ؛ دور و تنها افتادن : خانه شما پرت افتاده است.
- پرت شدن ( از جائی ) ؛ فرود افتادن از آن.
- پرت شدن حواس ؛ سهو کردن. از موضوع سخن دور افتادن به سهو. مشوش و مضطرب حواس شدن.
- پرت کردن ؛ فرود افکندن. پائین انداختن. هبوط دادن. هابط کردن. با سختی چیزی یا کسی را فرو افکندن از جائی بلند. بقوت افکندن چیزی دور از خود. پرانیدن. بقوت افکندن. انداختن :سنگ پرت کردن.
- پرت کردن حواس کسی را یا پرت کردن کسی را ؛ او را مشوش و مضطرب ساختن. به اشتباه افکندن. اغوا کردن.
- پرت گفتن ؛ پرت و پلا گفتن. ترت و پرت گفتن. هذیان گفتن ، ژاژ خائیدن. وِل گفتن. دَری وری گفتن. چرند و پرند گفتن. چرند اندر چرار گفتن. نسنجیده گفتن.

معنی کلمه پرت در فرهنگ معین

(پَ ) (ص . ) (عا. ) ۱ - بی معنی ، مزخرف . ۲ - منحرف .
(پِ. ) (اِ. ) (عا. ) اسباب خرده و ریزة متفرقه .

معنی کلمه پرت در فرهنگ عمید

۱. دورافتاده.
۲. کنار.
۳. منحرف.
* پرت شدن: (مصدر لازم ) افتادن از بالا به پایین، فرو افتادن.
* پرت کردن: (مصدر متعدی )
۱. دور افکندن.
۲. انداختن کسی یا چیزی از بالا به پایین، یا از جایی به جای دیگر.
* پرت وپلا:
۱. پراکنده، پخش.
۲. سخنان بیهوده و بی معنی، چرندوپرند.
ضایعات مادۀ اولیه در جریان تولید.

معنی کلمه پرت در فرهنگ فارسی

دور، کنار، منحرف، بندر، بندرگاه، جای ایستادن وبارگیری کردن کشتی
( اسم ) اسباب خرده و ریز. متفرقه.
شهری در اکس

معنی کلمه پرت در دانشنامه عمومی

پرت (اسکاتلند). شهر پرت ( به انگلیسی: Perth ) در مناطق مرکزی اسکاتلند در دوسوی رود «تِی» ( Tay ) قرار دارد. این شهر مرکز استان «پرت و کینراس» ( Perth and Kinross ) است. شهر پرت را جنگل، زمین های حاصلخیز کشاورزی و زمین های گلف احاطه کرده است.
چندین شهر دیگر در جهان با نام «پرت» شناخته می شوند که مهم ترین آنها شهر پرت مرکز استرالیای غربی است. نام این شهر استرالیایی به درخواست سِر جُرج ماری ( Sir George Murray ) وزیر جنگ و مستعمرات امپراتوری بریتانیا انتخاب شده؛ که خود وی متولد پرت در اسکاتلند بوده است.
خواهرشهرهای پرت عبارت اند از:
• آشافنبورگ، آلمان
• بیدگژ، لهستان
• هایکو، چین
• پرت، کانادا
• پسکُف، روسیه
• کُنیاک، فرانسه
• شهرداری پرت
• نقشه پرت که با مکان های دیدنی
• سالن نمایش شهر پرت
• وب گاه رسمی منطقه پرت و کینراس
• پرت ( اسکاتلند )
• بندرها و لنگرگاه های اسکاتلند
• شهرک های سلطنتی
• شهرها و شهرک های بندری دریای شمال
• شهرهای اسکاتلند
• شهرهای بندری در اسکاتلند
• شهرک های پرت و کینروس
• مقاله های دارای شرح مختصر
• شرح مختصر متفاوت با ویکی داده
• مقاله های دارای واژگان به زبان گیلیک اسکاتلندی
• مقاله های دارای واژگان به زبان اسکاتس
• Articles with OS grid coordinates
• مختصات در ویکی داده
• مقاله های دارای واژگان به زبان انگلیسی
• پیوند رده انبار در ویکی داده است
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های VIAF
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های WORLDCATID
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های GND
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های J9U
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های LCCN
• مقاله های ویکی پدیا همراه شناسه های MusicBrainz area
• همه مقاله های خرد
• مقاله های خرد اسکاتلند
پرت (خواننده). پرت ( به انگلیسی: Peret ) با نام کامل پدرو پابیل کالاف ( زاده ۲۴ مارس ۱۹۳۵ - درگذشته ۲۷ اوت ۲۰۱۴ ) خواننده، بازیگر اسپانیایی بود.
او نماینده اسپانیا در یوروویژن ۱۹۷۴ بود.
پرت (فیلم). «پرت» ( انگلیسی: Perth ) یک فیلم درام سنگاپوری است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد.
معنی کلمه پرت در فرهنگ معین
معنی کلمه پرت در فرهنگ عمید
معنی کلمه پرت در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پرت در دانشنامه عمومی

معنی کلمه پرت در ویکی واژه

(عا.)
(عا.)
اسباب خرده و ریزة متفرقه.
بی معنی، مزخرف.
منحرف.

جملاتی از کاربرد کلمه پرت

به ذره چهره کاهی دهد ز پرتو مهر به آفتاب دهد مهر کهربایی را
آئروگرافیت به اندازه‌ای سبک است که کار کردن با آن در آزمایشگاه معمولی مشکل است. کوچکترین حرکات در آزمایشگاه می‌تواند بادهایی تولید کند که ماده را به آن سوی میز پرتاب می‌کند.
نوروز شد و یار به من بست گرو کز داغ کهن به دل نماند پرتو
گفتمش رخنه کنم در دل سنگین از آه تیر پرتاب کجا رخنه کند سندان را
طلایه ببهرام شد ناگزیر که آمد سپه بر دو پرتاب تیر
زبان و دل یکی گر دست در عشق جرس را ناله پرتأثیر از آنست
سوخت از پرتو خورشید محبت دل من سایه سرو گل اندام هوس میکندم
پرتو خورشید را آیینه رسوا می‌کند چون نهان از دیده‌ها سازد دلِ روشن ترا؟
سپرت کآسمان نشان باشد لشکری را حصار جان باشد
مهی نشاند به روز سیه فروغی را که پرتوی ز رخش آفتاب تابان است
در طول حفر آبراه سوئز بر اساس نیازهای شرکت کانال، خطوط تلگرافی در اسماعیلیه احداث گردید. سپس در ۱۸۶۷م به علت ازدیاد جمعیت، دولت در صدد احداث خطوط تلگرافی جدیدی برآمد. در ۱۸۶۹م ارتباط پستی میان اسماعیلیه و پرت سعید برقرار گردید و دولت دفتر پست و تلگراف را بنیاد نهاد و خدمات آن را در اختیار شرکت اداره آبراه سوئز قرار داد. همچنین خطوط تلفن تا ۱۸۸۳م در دست شرکت کانال بود تا آنکه دفتر شرکت تلفن ملی مصر در ۱۹۱۲م در اسماعیلیه افتتاح شد.
خوش رایحه شد زلف تو از پرتو رخسار تا عود بر آتش نگذاری ندهد بو