پربار

معنی کلمه پربار در لغت نامه دهخدا

پربار. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) ( درخت... ) بسیاربار. بسیارمیوه. مقابل کم بار :
تا بگفتاری پربار یکی نخلی
چون بفعل آئی پرخار مغیلانی.ناصرخسرو.|| که شار و غِش بسیار دارد ( زر و سیم و غیره ).
پربار. [ پ َ ] ( اِ ) خانه تابستانی. ( برهان ). پروار. پربال. پَرباره. پرباله. ( شعوری ). پرواره. فروار. فرواره. فروال. فرواله. بالاخانه. غرفه.

معنی کلمه پربار در فرهنگ معین

(پَ ) (اِ. ) ۱ - خانة تابستانی . ۲ - بالاخانه .
(پُ ) (ص . ) دارای فایدة زیاد.

معنی کلمه پربار در فرهنگ عمید

= فروار
۱. درختی که میوۀ بسیار دارد، پرمیوه، پُربَر، پرثمر.
۲. دارای فایدۀ بسیار: سخنان پُربار.

معنی کلمه پربار در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- خان. تابستانی.۲- بالاخانه غرفه .
( صفت ) ۱- درختی که بار بسیار دارد پر میوه پر ثمر مقابل کم بار. ۲- که شار و غش بسیار دارد (زر و سیم و غیره ).

معنی کلمه پربار در فرهنگستان زبان و ادب

{high-rate} [مهندسی محیط زیست و انرژی] یکی از ویژگی های فرایندهای تصفیۀ زیستی فاضلاب که در آن بار مواد آلی بیش ازحدِ متعارف است

معنی کلمه پربار در ویکی واژه

دارای فایدة زیاد.
خانة تابستانی.
بالاخانه.

جملاتی از کاربرد کلمه پربار

بی‌بر و میوه‌دار هست درخت خاصه پربار و عامه بی‌بارند
پربارش‌ترین ماه سال ژوئیه با ۱۴۶ میلی‌متر و کم‌بارش‌ترین ماه سال فوریه با ۶۵ میلی‌متر است.
به پرباری نخل آزادگی به پرکاری صفحه سادگی
داد در ایام خامی میوه خود را به باد نخل پرباری که از دیوار بستان سر کشید
در این دریا و تاریکی و صد موج تو اندر کشتی پربار چونی
۱۷روز مانده به عید باستانی نوروز هر یک از اعضای خانواده برای خود تکه سنگی کوچک را انتخاب می‌کنند و آن را درنقطه‌ای روی زمین قرار داده، بعد از اینکه سال جدید رسید هر کس به سراغ سنگش می‌رود. اگر در زیر سنگ‌ها سبزه روئیده باشد، نشان از سالی پرباران و پر از خیر و برکت خواهد بود. چنانچه زیر سنگ خشک و بدون رویش گیاهی باشد نشان از سالی سخت همراه با خشکسالی خواهد بود.
گاه از او آسیاب در کار است گاه از او باغ و کشت پربار است
از حدیث تلخ ناصح شد گرانتر خواب من بادبان را کشتی پربار من لنگر کند
گر عارض تو چون گل پربار نبودی از عشق‌ گُلت در دل من خار نبودی
جز ملامت از جنون دیوانه ام طرفی نبست سنگ طفلان بود حاصل نخل پربار مرا
پربار شود ز دُر و شکر از لفظ خوش تو کاروان‌ها
برخی دیگر نیز وجه تسمیه آن را از واژه آلیورز یا آل ورز دانسته‌اند. در گذشته این منطقه بخش عمده‌ای از گندم غرب ایران را تولید می‌کرد و به خاطر پربار بودن محصول گندم‌ها به رنگ قرمز درمی‌آمدند به همین خاطر عده‌ای معتقدند این نام ترکیبی از کلمهٔ آل به معنای قرمز و ورز به معنای کشت است. همچنین این نام را آمیزه‌ای از دو واژه اَل به معنای عقاب و گودرز دانسته‌اند.
تفکرات ابتدایی کی‌یرکگور در نوشته‌های پربار فلسفی و الهیات او رسمی می‌شوند. و بسیاری از آن‌ها پایه‌های اگزیستانسیالیسم قرن بیستم را شکل می‌بخشند.
درخت صحن او فردوس کردار ز الوان میوه‌ها گردیده پربار