پراگنده شدن
معنی کلمه پراگنده شدن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پراگنده شدن در ویکی واژه
متلاشی شدن.
آواره شدن.
نامنظم شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه پراگنده شدن
نقطه هایی که برین لوح پراگنده شدند باز اگر جمع کنی شان همه را اصل یکیست
ایشان همّه صبحدم پراگنده شدند جز خون جگر که ماند بر دامن من