معنی کلمه پراندن در لغت نامه دهخدا
از شمس دین چه آیدجز افتخار دین
لابد که باز باز پراند ز آشیان.سوزنی.|| افکندن. پرتاب کردن.انداختن. || در تداول عوام ، گاه گاه پنهانی تباهی کردن زن چنانکه در تک پراندن و تک پرانی. || کلمه درشت و بی جا در سخن آوردن. || لاف زنی و مبالغه در مدح کسی و تعریف بیجا کردن از مصطلحات. ( غیاث اللغات ).