پرافکنده

معنی کلمه پرافکنده در فرهنگ معین

( ~. اَ کَ دِ ) (ص مف . ) کنایه از: عاجز، ناتوان .

معنی کلمه پرافکنده در ویکی واژه

کنایه از: عاجز، ناتوان.

جملاتی از کاربرد کلمه پرافکنده

خلقی افکنده سپر از سهم تیر او و من تا نگردد مانع تیرش سپرافکنده‌ام
ابر گو خود را عبث بر تیغ مژگانم مزن پیش چشم من سپرافکنده دریا از حباب
صف خیل ایران پراکنده کرد کجا تاخت هامون پرافکنده کرد