پذیرفتنی
معنی کلمه پذیرفتنی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه پذیرفتنی در فرهنگستان زبان و ادب
جملاتی از کاربرد کلمه پذیرفتنی
براساس این عقاید مرگ و ویرانی منشأ شر داشته و تخریب، کار «روح مخرب» یعنی انگره مینوست (اهریمن) و از این رو تخریب و غم و سوگواری بیش از حد و کشتار پذیرفتنی نیست.
استخراج نیازمندیها به تنهایی یک فرایند پیچیده میباشد که خود شامل زیر فعالیتهایی است که برای انجام هر یک تکنیکهای مختلفی وجود دارد. این پیچیدگی سبب شده تا بروز خطا در حین انجام آن به دلیل تاثیر پذیری از معضلات ارتباطی (نظیر ابهام) بیشتر شود. در واقعیت استخراج نیازمندیها یک فرایند چند جنبهای و تکراری است که تا حد زیادی وابسته به مهارتهای ارتباطی مهندس نیازمندی و میزان همکاری ذینفعان سیستم است. یکی دیگر از مشکلاتی که پیشروی تیم توسعه سیستم است، موضوع توافق بر روی نیازمندیهای استخراج شده است. بعبارتی ممکن است موضوعی که کاملا برای یک گروه از ذینفعان واضح است، برای گروهی دیگر مبهم و ناپذیرفتنی باشد .
فَتَقَبَّلَها رَبُّها بپذیرفت آن را خداوند آن. بِقَبُولٍ حَسَنٍ بپذیرفتنی نیکو.
یک لحظه بنشین، تا با تو دو سخن بگویم، اگر پذیرفتنی است بپذیر، و اگر نه بمراد خود میرو. اسید حربه داشت بزمین فرو زد، و آنجا بنشست، و مصعب سخن در گرفت، و اسلام بر وی عرضه میکرد، و قرآن بر وی میخواند، اسید چون آن کلام شنید، جمال آن سخن در دل وی اثر نمود، و دل او را زیر و زبر کرد، و گفت: نیکو سخنی که اینست! و خوش کلامی که اینست! کلامی که آشنایی را سبب است.
فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ الایة... این اجابت دعاء مادر مریم است، تا آنجا که گفت: «حسنا» میگوید: بپذیرفت آن را خداوند آن پذیرفتنی نیکو، و برویانید او را به نبات نیکو. یعنی بر صلاح و سداد و معرفت و طاعت خدای.
در برخی فرهنگها برخی رفتارها توسط گروهی از مردم پذیرفته است، اما انجام همان رفتار توسط گروه دیگری از مردمان ناپذیرفتنی و تابوست.
در نخستین روزهای حیات اینترنت، رفتار اجتماعی به شکلی دوستانه با عنوان اخلاق شبکه، راهبری و هدایت میشد. اصول اخلاقی شبکه، بیشتر از رویههای دوستانه مورد استفادهٔ سرویسدهندگان سرچشمه میگیرد. این رویهها به عنوان توافقی بین سرورها و کاربران مطرح است و تعیین میکند که هنگام استفاده از اینترنت، چه مواردی پذیرفتنی و چه مواردی غیرقابل پذیرش و نامطلوب است.
«وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ» هم چنان فرو فرستادیم این سخن را، «قُرْآناً عَرَبِیًّا» قرآنی تازی، «وَ صَرَّفْنا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ» و بیم دادن در آن از گونه گونه گردانیدیم «لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» تا مگر بترسند، «أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً» (۱۱۳) یا قرآن ایشان را بیداری و یاد کردنی و پند پذیرفتنی نو پدید آرد.