پذیرفتن

معنی کلمه پذیرفتن در لغت نامه دهخدا

پذیرفتن. [ پ َ رُ ت َ ] ( مص ) پذرفتن. قبول. ( تاج المصادر بیهقی ). قبول کردن. برداشتن. استقبال :
خواهی اندکتر از جهان بپذیر
خواهی از ری بگیرتا بحجاز.رودکی.پذیرفت ازو شهریار آنچه گفت
گل رویش از تازگی برشکفت.دقیقی.پذیرفتم او را بشاهنشهی
از این پس نباشم جز او را رهی.فردوسی.بدو گفت بهرام کاین هر چهار [ دخت را ]
پذیرفتم از پاک پروردگار.فردوسی.ابا هدیه وباژ روم آمدیم [رسولان قیصربه نزدپرویز]
بدین نامبردار بوم آمدیم
برفتیم با فیلسوفان بهم
بدان تا نباشد کس از ما دژم
ز قیصر پذیرد مگر باژ و چیز
که با باژ و چیز آفرینست نیز
بدو گفت شاه این ز من درپذیر
سخن هر چه گویم ترا یاد گیر
یکی جای خواهم که فرزند من
همان تا بسی سال پیوند من
بدو در نشیند نگردد خراب
ز باران و از برف و از آفتاب.فردوسی.پذیرفتم از پاک یزدان ترا
پرستش کنم از دل و جان ترا.فردوسی.بدو گفت سودابه گر گفت من
پذیرد شود رای او جفت من.فردوسی.بکمی و بیشیش فرمان تراست
پذیرد ز ما گرچه آن ناسزاست.فردوسی.پذیرفتم او را من ازبهر شاه
چو این کرده شد بازگشتم براه.فردوسی.پدر درپذیرفتش از نیکوی
بدان دین که خوانی وراپهلوی.فردوسی.مرا پادشاهی پذیرفت و تخت
برین نیز چندی بکوشید سخت.فردوسی.پذیرفت شمشیرزن سی هزار
همه نامداران گرد و سوار.فردوسی.چنین گفت کای شاه دانش پذیر
بمرگ بداندیش رامش پذیر.فردوسی.پذیرفتم [ پرویز ] آن نامه و گنج تو [ قیصر ]
نخواهم که چندان بود رنج تو
ازیرا جهاندار یزدان پاک
برآورد بوم ترا بر سماک.فردوسی.نه از گردش آرام گیرد همی
نه چون ما تباهی پذیرد همی.فردوسی.مرا تاج یزدان بسر برنهاد
پذیرفتم و گشتم از داد شاد.فردوسی.چو گشتاسپ شاهی که دین بهی
پذیرفت و زو تازه شد فرهی.فردوسی.حسد آنست که هرگز نپذیرد درمان.فرخی.وز تو بپذیراد ملک هرچه بدادی.

معنی کلمه پذیرفتن در فرهنگ معین

(پَ رُ تَ ) [ په . ] ۱ - (مص م . )برداشتن ، قبول کردن . ۲ - به عهده گرفتن . ۳ - استجابت . ۴ - اقرار کردن .

معنی کلمه پذیرفتن در فرهنگ عمید

۱. قبول کردن، اجابت کردن.
۲. بر عهده گرفتن.
۳. کسی را نزد خود بار دادن.
۴. پذیرایی کردن.

معنی کلمه پذیرفتن در فرهنگ فارسی

( پذیرفت پذیرد خواهد پذیرفت بپذیر پذیرا پذیرنده پذیرفته پذیرش پذیره ) ۱- ( مصدر ) برداشتن قبول کردن تقبل استقبال پذیرفتن : مقابل رد کردن . ۲- متقبل شدنملتزم شدن بذمه گرفتن تعهد کردن: ( برکن الدوله نوشت و مالی بی اندازه بپذیرفت که هر سال بدهد . ) ( مجمل التواریخ ) ۳- قبول کردن قبولی نوشتن ۴- ( مصدر ) قبول شدن نذر و مانند آن : ( نشان پذیرفتنش ( پذیرفتن قربانی ) آن بدی - که از آسمان آتشی آمدی . ) ( یوسف و زلیخا منسوب بفردوسی ) ۵- قبول باصطلاح منجمان مقابل رد: ( اگر چنانست که میان ایشان قبول و پذیرفتن بود یاسفلی اندروتد بود یا هر دو باو تاد یامایلی اوتاد باشند عاقبت این ردبصلاح باز آید . )( التفهیم ۶ )۴۹۳- انفعال تائ ثر. ۷- اقرار کردن اعتراف کردن . ۸- سپاس گزاشتن شکر کردن. ۹- مستجاب کردن استجابت اجابت . ۱٠- جایز شمردن. ۱۱- فرمانبرداری کردن مطاوعت. یا پذیرفتن از کسی . قول دادن باو عهد کردن با او. یا پذیرفتن پند ( گفتار سخن نصیحت ) پیروی کردن شنودن نیوشیدن اطاعت کردن اجابت کردن . یا پذیرفتن پوزش . در گذشتن از گناه عفو کردن گناه .

معنی کلمه پذیرفتن در ویکی واژه

Tdsffsffsdsdbfjdksksf,,,/*÷¥ The first qqqqqqq
[paziroftan]
accettare
ammettere
برداشتن، قبول کردن.
به عهده گرفتن.
استجابت.
اقرار کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه پذیرفتن

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ قول عبد اللَّه مسعود و روایت ضحاک از ابن عباس آنست که این آیت در شأن مؤمنان اهل کتاب فرو آمد. عبد اللَّه سلام و اصحاب وی که بتورات و انجیل و زبور ایمان دادند و بپذیرفتند و بقرآن تمسّک‌کردند. کلبی و سدی و جماعت مفسّران گفتند مؤمنان این امّت‌اند که ایشان بهرچه از آسمان فرو آمد از کتب و صحف ایمان آوردند، ربّ العالمین ایشان را در آن بستود و گفت یؤمنون بما انزل الیک میگروند ایشان بهر چه فرو آمد بر تو از قرآن. و جز از ان که نه خود تنها قرآن بوی فرو آمد که هر چه سنت مصطفی است تا جبریل بوی فرو نه آمد نگفت و ننهاد. و به قال تعالی وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی‌. و در خبر است، که‌ «نزل علی جبریل فلقننی السنة کما لقننی القرآن.»
وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا بشارت هم دوستان را گویند هم دشمنان را دوستان را بر سبیل اعزاز و کرامت و امید دادن برحمت، و دشمنان را بر سبیل اهانت و مذلّت و اخبار از عقوبت. چنانک گفت بَشِّرِ الْمُنافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً میگوید منافقان را خبر ده که شما را بجای بشارت عذابی دردناکست سهمناک، و معنی بشارت آنست که ایشان را خبر کن که اثر آن خبر بر بشره ایشان پیدا شود، اگر خیر باشد و اگر شر هر دو را گویند، اما غلبه خیر دارد و بر جانب شادی بیشتر گویند وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا میگوید شاد کن ایشان را که ایمان آوردند و حق پذیرفتند و رسالت که شنیدند بشناختند و گردن نهادند و بمولی یار گردیدند.
قوله تعالی وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا پیش از آنک معنی آیت گوئیم بدانک این آیت اشارت بدو گروه است از آن قوم که رسول را دیدند: یک گروه از ایشان اهل صدق و وفاق‌اند، و دیگر گروه اهل شک و نفاق، و ما وصف و سیرت هر دو گروه بگوئیم آن گه بمعنی آیت باز آئیم ان شاء اللَّه. اما گروه اول که اهل صدق و وفاق‌اند صحابه رسول‌اند، خیار خلق و مصابیح هدی، اعلام دین و صیارفه حق، سادات دنیا و شفعاء آخرت رسول خدای را بپذیرفتند و باخلاص دل وی را گواهی دادند و بر تصدیق یقین وی را پیشوا گزیدند و بتعظیم و مهر بوی پی بردند و بر سنّت وی خدای را پرستیدند. ایشانند که اللَّه گفت ایشان را کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً شما اید امّت گزیده پسندیده.
گرسنه بوده و پنداشت بسر کردهٔ راه از پذیرفتنشان یار و نگهبان نشود
وجود بخشش و کوشش به دوران ز سعی او پذیرفتند اتمام
إِنَّهُمْ کانُوا إِذا قِیلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ که ایشان آن بودند که چون ایشان را گفتند خدایی نیست مگر اللَّه، یَسْتَکْبِرُونَ (۳۵) از پذیرفتن آن گردن می‌کشیدند.
مراسم پذیرفتن خسرو میرزا نوهٔ شاه در کاخ زمستانی، و پذیرفتن الماس شاه از او توسط تزار نیکولای در فیلم کشتی روسی ساخته شده در روسیه در سال ۲۰۰۲ به نمایش درآمده.
مهم‌ترین نیروی نظامی که دودمان صفویان را به قدرت رساند قبایل هفتگانه ترک (قزلباش‌ها) بودند، که شاه اسماعیل به کمک ایشان توانست با شکست آق‌قویونلوها و ازبکان، در تبریز تاجگذاری کند. تمام شاهان صفوی در زمان به شاهی رسیدنشان به زبان ترکی آذربایجانی سخن می‌گفتند (به جز شاه اسماعیل یکم که از بدو تولد دوزبانه بود و به هر دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی سخن می‌گفت و شعر می‌سرود) ولی برخی معتقدند که خاندان صفوی ترکیزه شده و زبان ترکی را به عنوان زبان مادری خود پذیرفتند.
هیکر با تأکید بر نکات خاصی از آموزه‌های کاتولیک به دنبال ارتباط با آمریکایی‌های پروتستان بود، اما پاپ لئو سیزدهم این تلاش را به عنوان تضعیف دکترین کاتولیک درک کرد. هیکر همچنین از اصطلاحاتی مانند «فضیلت طبیعی» استفاده کرده بود، که به نظر پاپ بدعت پلاژی را پیشنهاد می‌کرد. از آنجایی که اعضای پدران پولیست وعده‌ها را می‌پذیرفتند اما وعده‌های دستورهای مذهبی را نمی‌پذیرفتند، بسیاری به این نتیجه رسیدند که هیکر نیاز به اقتدار خارجی را انکار می‌کند.
کاشانی در ۲۳ اوت ۱۹۴۴ توسط نیروهای بریتانیایی به ظن عضویت در ایرگون دستگیر و به لاترون فرستاده شد. او سرانجام در کنار ۲۵۰ زندانی یهودی دیگر به اریتره منتقل شد. کاشانی زمانی که در آفریقا بود، اصرار داشت که به نیروی زیرزمینی ایرگون بپیوندد، اگرچه در ابتدا او را به خاطر سابقه بازداشت نمی‌پذیرفتند. زمانی که در اریتره بود، زبان انگلیسی را به خوبی آموخت. هنگامی که او به فلسطین بازگشت، علیرغم خطر گزارش شدن به پلیس بریتانیا به دلیل مظنون بودن، به یک مبارز برجسته برای ایرگون زوای لئومی تبدیل شد.
قالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا گردن کشان گویند بیچاره گرفتگان را: أَ نَحْنُ صَدَدْناکُمْ عَنِ الْهُدی‌ باش ما باز گردانیدیم شما را از راست رفتن و باز داشتیم شما را از پیغام پذیرفتن؟ بَعْدَ إِذْ جاءَکُمْ پس آنکه بشما آمد، بَلْ کُنْتُمْ مُجْرِمِینَ (۳۲) نه که شما گناهکاران بودید جرم شما را بود.