پدرسوخته

معنی کلمه پدرسوخته در لغت نامه دهخدا

پدرسوخته. [ پ ِ دَ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) دشنامی است. و مجازاً در تداول عامیانه بمردم خبیث و بدسرشت گویند.

معنی کلمه پدرسوخته در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- دشنامی است (مراد آنکه پدر شخص منظور در آتش جهنم سوخته باد . ) مقابل پدر آمرزیده ۲- بد سرشت بد باطن . ۳- بسیار زرنگ : یک پدر سوخته ایست که لنگه ندارد .

معنی کلمه پدرسوخته در ویکی واژه

پدرسوخته (جمع پدرسوخته‌ها)
خبیث
بدسرشت

جملاتی از کاربرد کلمه پدرسوخته

سخت بود ره به دلش یافتن حصن کلات است پدرسوخته
صف کشیدند پدرسوخته ها چشم بر منصب هم دوخته ها