پخت. [ پ َ ] ( ص ) پَخ. مسطح. پَهن. پَخش. آنکه چیزی در زیر پای آدمی یا حیوان دیگر یا در زیر چیزی دیگر پهن شده باشد. ( برهان ). || ( اِ ) از اتباع و مزدوجه رخت است و در شمس اللغات آمده که پخت بالفتح با باء فارسی مترادف رخت است : وقتست کز فراق تو و سوز اندرون آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش.حافظ.گر موج خیز حادثه سر بر فلک زند عارف به آب تر نکند رخت و پخت خویش.حافظ. پخت. [ پ ُ ] ( مص مرخم ) طبخ. پَزش. || مقداری از چیزی که در یک بار پزند یا در یک بار دردیگ کنند: یک پخت قهوه. یک پخت فلفل. یک پخت چای. ترکیب ها: -پل و پخت . دست پخت. دم پخت. مغزپخت. نیم پخت.رجوع به ردیف و رده همین کلمات شود. || طرز و حالت و شکل پختن. || لگد. لگد را گویند مطلقاً خواه اسب بر کسی زند و خواه آدمی و حیوانات دیگر. ( برهان ). تیپا. - پخت کردن ؛ طبخ کردن : این نانوائی پخت نمی کند.
معنی کلمه پخت در فرهنگ معین
(پَ ) ( اِ. ) نک پخ . (پُ ) ( اِ. ) ۱ - عمل یا فرایند پختن . ۲ - هر یک از نوبت های پختن محصولی به ویژه آن چه در تنور یا کوره پخته می شود. ۳ - لگد مطلقاً، خواه اسب بر کسی زند و خواه آدم و حیوانات دیگر.
معنی کلمه پخت در فرهنگ عمید
= پَخ رخت: گر موج خیز حادثه سر بر فلک زند / عارف به آب تر نکند رخت وپخت خویش (حافظ: ۵۸۸ ). = پختن
معنی کلمه پخت در فرهنگ فارسی
( اسم ) لگد مطلقاخواب اسب بر کسی زنده و خواه آدم و حیوانات دیگر .
معنی کلمه پخت در فرهنگستان زبان و ادب
{curing} [شیمی، مهندسی بسپار] فرایندی شیمیایی که در آن بسپارها یا چندپارها به هم متصل می شوند تا شبکه ای بسپاری تشکیل دهند {curing} [شیمی، مهندسی بسپار- تایر] ← ولکانش
معنی کلمه پخت در دانشنامه عمومی
پخت (سربیشه). پخت یک روستا در ایران است که در بخش مرکزی شهرستان سربیشه واقع شده است. پخت ۱۷۳ نفر جمعیت دارد. پخت (شیمی). پخت یا کیورینگ ( به انگلیسی: Curing ) یک فرآیند شیمیایی است، که در شیمی پلیمر و مهندسی فرآیند به کار می رود و باعث چقرمه شدن یا سخت شدن یک ماده پلیمری با اتصال عرضی زنجیره های پلیمری می شود. اصطلاح "پخت" را می توان برای تمام فرآیندهایی که در آن یک محصول جامد از محلولی مایع به دست می آید استفاده کرد، حتی اگر به شدت با تولید پلیمرهای گرماسخت همراه باشد، مانند پلاستیزول های PVC. در طول فرآیند پخت، مونومر ها و الیگومر های منفرد، به صورت مخلوط یا غیر مخلوط با عامل پخت، واکنش نشان می دهند و یک شبکه پلیمری سه بعدی را تشکیل می دهند. در همان بخش اول واکنش، انشعابی از مولکول ها با معماری های مختلف تشکیل می شوند و جرم مولکولی آن ها به مرور زمان با میزان واکنش افزایش می یابد تا اندازه شبکه با اندازه سیستم برابر شود. این سیستم، حلالیت خود را از دست داده و گران روی آن به بی نهایت میل می کند. مولکول های باقی مانده شروع به همزیستی با شبکه ماکروسکوپی میکنند تا زمانی که با شبکه واکنش نشان دهند و اتصال های عرضی دیگری را ایجاد کنند. چگالی اتصال عرضی افزایش می یابد تا زمانی که سیستم به پایان واکنش شیمیایی برسد. شرایط القای پخت می تواند توسط گرما، تابش، پرتوهای الکترونی یا افزودنی های شیمیایی ایجاد شود. به نقل از IUPAC : کیورینگ "ممکن است نیاز به مخلوط کردن با یک عامل پخت شیمیایی داشته یا نداشته باشد. " بنابراین، دو دسته گسترده عبارتند از ( الف ) پخت ناشی از افزودنی های شیمیایی ( همچنین با نام عوامل پخت یا سخت کننده ها نیز شناخته می شوند ) و ( ب ) پخت در غیاب مواد افزودنی. یک مورد حد واسط شامل مخلوطی از رزین و مواد افزودنی است که به محرک خارجی ( نور، گرما، تابش ) برای القای پخت نیاز دارد. روش پخت بستگی به نوع رزین و کاربرد آن دارد. در این فرآیند توجه ویژه ای به انقباض ناشی از پخت می شود و معمولاً مقادیر کوچک انقباض ( 2 - 3٪ ) مطلوب می باشد. معمولاً با استفاده از مواد افزودنی که اغلب سخت کننده نامیده می شوند، فرایند پخت صورت می گیرد. اغلب از پلی آمین ها به عنوان سخت کننده استفاده می شود، زیرا گروه های آمین حلقه های اپوکسید را باز می کنند. در لاستیک ، پخت با افزودن یک اتصال دهنده متقابل ایجاد می شود. فرآیند حاصل را ولکانیزاسیون گوگرد می نامند. طی این فرایند گوگرد تجزیه می شود و پیوندهای عرضی پلی سولفیدی بین بخش های زنجیره های پلیمری ایجاد می کند. استحکام و دوام و همچنین سایر خواص مواد را درجه اتصال عرضی تعیین می کند.
جملاتی از کاربرد کلمه پخت
اجاق برقی یا اجاق الکتریکی، نوعی اجاق است که جریان برق را به گرما برای آشپزی و پختوپز تبدیل میکند.
مستم از آن خامهٔکشکش صریر از پختگی دستپختخاطر سبحانوصابیکردهرخام
به عنوان یک ماده اولیه در پختوپز در غذاها استفاده میشود و همچنین برای روغن کاری در محصولات آرایشی برای ایجاد خاصیت مرطوبکنندگی مورد استفاده قرار میگیرد.
آشپزی مردم هزاره یا آشپزی هزارگی آشپزی مروج قوم هزاره است. این آشپزی هرچند تحت تأثیر آشپزی آسیای مرکزی، آسیای جنوبی و ایرانی بودهاست، اما با آنهم غذای مختص به جغرافیای خود را دارد و روشها و سبکهای مختلف برای پختوپز آن وجود دارد که گستره آن شامل هزارهجات و کویته پاکستان است.
در اثر تاریخی همراه با مهاجرتها، استعمار خارجی و موقعیت جغرافیایی در منطقه، روش آشپزی مالزیایی در عصر حاضر شالودهای است از آداب مالایی، چینی، هندی و اقوام برونئو که بر آن پرتوی قوی از آشپزیهای تایلند، پرتغالی، هلندی، عربی و انگلیسی تابیده و و بر آن اثر گذاشتهاند. این امر منجر به ایجاد یک سمفونی از طعمها گردیده و غذاهای مالزی را بسیار پیچیده و متنوع نموده است. ادویهجات و چاشنیها که در پختوپز استفاده میشوند، بسیار متنوع هستند چرا که زمین حاصاخیز مالزی منبع این منابع طبیعی نقش طعم دهنده غذاها را بر عهده دارند.
پس تا نباتی کز زمین بر آید و چنان شود که غذاء مردم را شاید،اندرین میانه خرج ببسیاری آلتهاء تدبیری و عملی و علمها و تدبیرها بباید کرد. و اگر شرح آن غذاها که مردم سازد از دیگ (پخت) ها و قلیلهها و بریانها و حلاوی کرده آید، سخن دراز شود. و اگر بشرح آنچ مردم را باید از بهر رفع کردن سرما و گرما و دیگر مادتها که مر اوراست مشغول شویم، از غرض خویش بتفسیر این سوال باز مانیم.
در بنگال، اورسیا، آسام و نپال این روغن بهطور سنتی برای پختوپز استفاده میشود.