پای آگیش

معنی کلمه پای آگیش در لغت نامه دهخدا

( پای آگیش ) پای آگیش. ( اِمص مرکب ) آویختن بود بچیزی. ( صحاح الفرس ). || ( نف مرکب ) آنکه بپای آویزد. آنکه بپای پیچد. پای آویز. پای آهنج. پای پیچ. || مجازاً، ناگزیر. محتوم :
توشه جان خویش ازو بردار
پیش کایدت مرگ پای آگیش.رودکی.

معنی کلمه پای آگیش در فرهنگ معین

( پای آگیش ) (اِفا. ) = پای آگیشنده : ۱ - آن که به پای آویزد یا پیچد، پای پیچ ، پای آهنج . ۲ - مرگ که پای پیچ هر کس شود، مرگ محتوم .

معنی کلمه پای آگیش در فرهنگ عمید

( پای آگیش ) ۱. آنچه به پا آویزد یا بپیچد: توشهٴ جان خویش از او بربای / پیش کآیْدتْ مرگ پای آ گیش (رودکی: ۵۰۴ ).
۲. = آگیشیدن

معنی کلمه پای آگیش در فرهنگ فارسی

( پای آگیش ) ( اسم ) آن که بپای آویزد یا پیچد پای پیچ پای آهنج . یا مرگ پای آگیش . مرگ که پای پیچ هر کس شود مرگ محتوم .
آویختن بود بچیزی آن که بپای آویزد

معنی کلمه پای آگیش در ویکی واژه

پای آگیشنده:
آن که به پای آویزد یا پیچد، پای پیچ، پای آهن
مرگ که پای پیچ هر کس شود، مرگ محتوم.

جملاتی از کاربرد کلمه پای آگیش

توشهٔ جان خویش ازو بربای پیش کایدت مرگ پای آگیش