پاکدامنی
معنی کلمه پاکدامنی در فرهنگ عمید
۲. عفاف.
معنی کلمه پاکدامنی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پاکدامنی
به پاکدامنی از قید عشق نتوان رست که چشم بر رخ یوسف گشوده زندانش
توو پاکیزه دامنی در حسن من و در عشق پاکدامنی
به پاکدامنی افتاده است کار مرا که جامه رانکند رنگ جز به خون حلال
اهلی بسوز اگر هوست پاکدامنی است کین خرقه تو پاک نگردد بشست و شو
گمان نبود بدین پاکدامنی که منم رهین باده و رسوای شیخ و شاب شویم
در پاکدامنیها دخلی ندارد اما مانند خرقه پوشان دامان خرقه شوئی
شرم تو ز پاکدامنیها شد پرده خواب پاسبانها
در عهد پاکدامنی او نمیرود دلهای بدگمان به ره احتمالها
به پاکدامنی تو، به پاک چشمی من که کرده ام دل و جان را ز میل غیر تو پاک
می بخور و به دامنم پاک بکن دهان و لب تا نکنم از این سپس دعوی پاکدامنی