پاکباز

معنی کلمه پاکباز در لغت نامه دهخدا

پاکباز. ( نف مرکب ) مقامری که هرچه دارد بازد. آنکه هرچه دارد بازد :
ور همی چون عشق خواهی عقل خود را پاکباز
نصفئی پرکن بدان پیر دوالک باز ده.سنائی. || آنکه در بازی دَغل نکند.مراقب حریف :
نقش فلک چو می نگری پاکباز شو
زیرا که مهره دزد حریفی است بس دغا.سراج الدین قمری. || زاهد. مجرد. تارک دنیا :
تمنی کند عارف پاکباز
به دریوزه از خویشتن ترک آز.سعدی. || عاشقی که بنظر پاک به معشوق نگرد. عاشق پاک نظر. که عشق او مشوب به شهوت نیست :
گروهی نشینند با خوش پسر
که ما پاکبازیم و صاحب نظر.سعدی ( بوستان ).جوانی پاکباز و پاک رو بود
که با پاکیزه روئی در گرو بود.سعدی ( گلستان ).این سخن پایان ندارد هین بتاز
سوی آن دو یار پاک و پاکباز.مولوی.از یمن عشق و دولت رندان پاکباز
پیوسته صدر مصطبه ها بود مسکنم.حافظ.

معنی کلمه پاکباز در فرهنگ معین

(ص مر. ) ۱ - وارسته ، زاهد. ۲ - عاشقِ صادق و پاک نظر.

معنی کلمه پاکباز در فرهنگ عمید

۱. پاک باخته.
۲. کسی که در قمار تمام دارایی خود را ببازد.
۳. [مجاز] کسی که با نظر پاک به معشوق خود می نگرد، عاشق صادق.
۴. شخص وارسته، زاهد، و تارک دنیا: تمنی کند عارف پاک باز / به دریوزه از خویشتن ترک آز (سعدی۱: ۵۶ ).

معنی کلمه پاکباز در فرهنگ فارسی

پاک باخته، کسی که درقمارتمام دارایی اش راببازد
( اسم صفت ) ۱- آنکه هر چه دارد بازد مقامری که هر چه دارد بازد پاکبازنده . ۲- کسی که در قمار دغلی نکند . ۳- عاشقی که بنظر پاک بمعشوق نگرد عاشقی که عشق او آمیخته با شهوت نباشد عاشق پاک نظر. ۴- زاهد مجرد تارک دنیا . ۵- کسی که بدون توقع و چشمداشت بخدا عشق میورزد .
مقامری که هر چه دارد ببازد آنکه هر چه دارد بازد

معنی کلمه پاکباز در فرهنگ اسم ها

اسم: پاکباز (پسر) (فارسی) (تلفظ: pāk bāz) (فارسی: پاکباز) (انگلیسی: pak baz)
معنی: وارسته، زاهد، عاشقِ صادق و پاک نظر، ویژگی آن که حاضر است در راه هدف همه چیز خود را از دست بدهد، ( به مجاز ) فداکار و از خودگذشته

معنی کلمه پاکباز در ویکی واژه

وارسته، زاهد
عاشقِ صادق و پاک نظر

جملاتی از کاربرد کلمه پاکباز

گرو آخر ببرد درگه بازی ز حریف پاکبازی که دل و دیده بازی دارد
در بساط دل مرا از پاکبازی اه نیست بگذرد سیل گران تمکین ازین ویرانه گرم
در این بازی که طرحِ نو نماید رفعِ ناپاکی حریفِ کهنه‌کارِ پاکبازِ پاک می‌خواهم
پاکبازان بر بساط عشق پی گم کرده‌اند خون دل را بر لب همت تبسم کرده‌اند
هر یک از جمله‌های «ابوبکر محبوب حبیب» و «صوفی کامل پاکباز» ازنظر ابجدی ۳۱۰ است که (به گفته‌ای) اشاره به سال فوت اوست.
بیدل از منصوبهٔ عنقایی‌ام غافل مباش نقد اظهاری ندارم پاکباز هستی‌ام
ز کج قمار «نظیری » به راستی نبری به کم زنان دغاباز پاکبازی بس
پاکبازان هر دو عالم را به گه باختن به جو نخریم
همای عشق چون آگاه بود ز سلطنت فقر همیشه بر سر رندان پاکباز نشیند
آن ستم کز عشق من دیدم مبیناد ایچکس جز عدوی خسرو پاکیزه دین پاکباز
ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت که محب صادق آن است که پاکباز باشد