پانصد

معنی کلمه پانصد در لغت نامه دهخدا

پانصد. [ ص َ ] ( عدد مرکب ، ص مرکب ) خمسمائه. پنج بار صد. نماینده آن در ارقام هندیه «500» و در حساب جمل «ث » باشد. پنجصد.

معنی کلمه پانصد در فرهنگ عمید

عدد اصلی، مرکب از پنج بار صد، «۵۰۰ ».

معنی کلمه پانصد در فرهنگ فارسی

پانصد در تلفظ قدیم .

معنی کلمه پانصد در ویکی واژه

(یارضی): عدد اصلی معادل پنچ برابر صد، ۵۰۰.

جملاتی از کاربرد کلمه پانصد

آورده‌اند کی وقتی شیخ بوسعید را در میهنه از جهت صوفیان پانصد دینار زر نشابوری قرض افتاده بود. یک روز حسن مؤدب را گفت ستور زین کنند تا نزدیک بوالفضل فراتی رویم که این اوام او تواند گزارد پس شیخ با جمعی صوفیان روانه شدند، درویشی خبر پیش بوالفضل فراتی برد که شیخ باندیشۀ اوامی پیش تو می‌آید و در میهنه بر زفان او چه رفت. بوالفضل باستقبال بیرون آمد باعزازی هرچ تمامتر و شیخ را بجای خوش فرود آورد با تکلفهای بسیار و سه روز میزبانی نیکو بکرد و درین سه روز در خدمت شیخ از پای ننشست. روز چهارم پیش از آنکه شیخ کلمۀ بگفتی یا درین معنی اشارت کردی او پانصد دینار زر نشابوری بحسن داد و گفت این از جهت قرض شیخ و صد دینار دیگر به سخت و بدو داد و گفت این از جهت سفرۀ راه و صد دینار دیگر بداد و گفت این از جهت راه آورد. پس حسن مؤدب بیامد و این معنی با شیخ بگفت. شیخ بوالفضل را گفت چه دعات گویم؟ گفت هرچ شیخ فرماید. گفت گویم کی حقّ سبحانه و تعالی دنیات باز ستاند؟ گفت نه یا شیخ که اگر دنیا نبودی قدم مبارک شیخ اینجا نرسیدی و فراغت دل شما نبودی. شیخ گفت بار خدایا او را به دنیا باز مگذار و دنیا را زاد راه او گردان نه وبال او و بر کۀ دعای شیخ باو و فرزندان او رسید و بوالفضل از جملۀ عزیزان گشت و فرزندان او بدرجهای بزرگ رسیدند، هم در دین و هم در دنیا، و از معارف خراسان گشتند.
و گفت: وقتی خفته ماندم ورد من فوت شد. حوری دیدم که مرا گفت خوش می‌خسبی. پانصد سال است که مرا می‌آرایند در پرده از برای تو.
اگر بازجویی درو بیت بد همانا که کم باشد از پانصد
پیاده به از چون تو پانصد سوار بدین روز و این گردش کارزار
سپه گرد شد گرد او نیزه‌دار اگر بشمری بود پانصد هزار
روزنامهٔ تایمز، در گزارشی دیگر به تلاش‌های جوان بیست و هفت ساله‌ای به نام «کاوه» اشاره دارد که با تشکیل یک سلول چهل نفری، روزانه پانصد نامهٔ الکترونیکی به آدرس‌های مختلف می‌فرستاد.
ژان لوروریه هزینه جشن‌ها را پانصد میلیون دلار و ویلیام شوکراس روزنامه‌نگار آمریکایی، سیصد میلیون دلار برآورد می‌کند.
عدد سالهای عمرش باد همچو تاریخ پانصد و چل و یک
ز مفرش‌ها که پُر دیبا و زر بود ز صد بگذر که پانصد بیشتر بود
پانصد و بیست و هشت آخر سال بود کاین نظم نغز یافت کمال
گنجایش این ورزشگاه بسیار کم است و پانصد نفر می‌باشد.
این سورة سبا مکی است. نزول آن جمله به مکه بوده، مقاتل و کلبی گفتند مگر یک آیت که به مدینه فرو آمد: وَ یَرَی الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ، و جمله سوره هزار و پانصد و دوازده حرف است و هشتصد و هشتاد و سه کلمه و پنجاه و چهار آیت و جمله محکم است مگر یک آیت: قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا این یک آیت منسوخ است بآیت سیف. در فضیلت سوره ابیّ کعب گفت: قال رسول اللَّه (ص): من قرأ سورة سبا لم یبق نبی و لا رسول الا کان له یوم القیمة رفیقا و مصافحا.
در جنگ داخلی سوریه بیش از ۵۱۱٬۰۰۰ (پانصد و یازده هزار) نفر (فقط) کشته‌اند و نیز میلیون‌ها تن زخمی و زندانی و بیش از ۱۲ (دوازده) میلیون نفر هم، آواره شده‌اند.
استان مازندران بر اساس آخرین سرشماری نفوس ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران حدود سه میلیون و دویست و هشتاد هزار و پانصد و هشتاد و دو نفر جمعیت دارد که در حدود ۶۰ نقطه شهری و بیش از سه هزار پارچه آبادی سکونت دارند.
آن اگر صد کشد به پانصد سال دیر زی تو که هم رسد به زوال