پاشیدگی

معنی کلمه پاشیدگی در لغت نامه دهخدا

پاشیدگی. [ دَ / دِ ] ( حامص ) اسم مصدر از پاشیدن. پراکندگی.

معنی کلمه پاشیدگی در فرهنگ عمید

پراکندگی.

معنی کلمه پاشیدگی در فرهنگ فارسی

پراکندگی تفرق .

معنی کلمه پاشیدگی در دانشنامه آزاد فارسی

پاشیدِگی (dispersion)
در فیزیک، ویژگی خاصی از شکست. به موجب آن، زاویه و سرعت موج های گذرنده از محیطی پاشنده به بسامد موج ها بستگی دارد. در نور مرئی، بسامد متناظر با رنگ است، یعنی بسامدهای متفاوت به صورت رنگ های متفاوت ظاهر می شوند. هنگام عبور نور سفید از منشور، از آن جا که هر مؤلفه از بسامد نور با سرعت و زاویه ای شکسته می شود که اندکی با مؤلفه های دیگر متفاوت است، نور سفید به صورت طیف تجزیه می شود (← موج_الکترومغناطیسی). رنگین کمان وقتی پدید می آید که نور خورشید در قطره های باران پاشیده می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه پاشیدگی

از شکفتن شد پریشان غنچه را اوراق دل انتهای خنده بیجا ز هم پاشیدگی است
ریزآران‌ای‌ها آران‌ای‌های کوچکی هستند که به‌طور جزئی مکمل برخی رشته‌های آران‌ای‌های پیام‌رسان در جانوران هستند. اتصال یک ریزآران‌ای به یک پیام می‌تواند ترجمهٔ آن پیام را از بین ببرد و حذف دنبالهٔ پلی (آ) را سرعت بخشد و بدین وسیله ازهم‌پاشیدگی آران‌ای‌های پیام‌رسان را سرعت ببخشد. سازوکار فعالیت ریزآران‌ای‌ها اکنون موضوع تحقیقات بسیاری است.
در سال‌های اخیر درخت‌پارهای مختلفی با کارایی‌های گوناگون برای تحقیقات تمرینی و آزمایشگاهی مورد سنتز قرار گرفته‌اند. به دلیل این‌که آن‌ها ساختاری پر شاخه‌ای، اشکال متقارن و تک‌پاشیدگی دارند. در ادامه برخی از درخت‌پارها با ویژگی‌های متفاوت، بررسی می‌شوند.