پاسگزار

معنی کلمه پاسگزار در لغت نامه دهخدا

پاسگزار. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) رجوع به پاسگذار شود.

معنی کلمه پاسگزار در فرهنگ معین

(گُ ) (ص فا. ) شاکر، حقگزار.

معنی کلمه پاسگزار در فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) شکور شاکر شکر گزار حقگزار .

معنی کلمه پاسگزار در ویکی واژه

شاکر، حقگزار.

جملاتی از کاربرد کلمه پاسگزار

سپاسگزاری نعمت بگذشته مقتضی نعمتهای آتی است. آن کسان را که توانائی عقوبت است، به عفو اولایند.