پارو. ( اِ ) بیل مانندی باشد از چوب که بدان برف روبند. ( برهان ). آلتی چوبین که بدان برف و سرگین روبند. بیل چوبین. پاپروب. ( محمود بن عمر ربنجنی ). برف افکن. - پاروی کشتی ؛ آلتی چوبین که قایق رانان بدان آب رود یا دریا بشورانند. خَله. فیَه. بیل. مِجدَف. مجذف. مجداف. مجذاف. || ( در پشت حیوان )، کت. استخوان کت. کتف. هُوَینه. استخوان شانه که با آن کت بینان فال گیرند. || در تداول نانوایان ، آلتی چوبین که دسته دراز و سری پهن دارد و بر آن خمیر را پهن کنند. || پیر زال. زن پیر. ( برهان ). پاراو. - پارو کردن ؛ پاک کردن برف و سرگین و جز آن با پارو. - پولش از پارو بالا رفتن ؛ بسیار توانگر بودن. پارو. ( اِخ ) رودی به آمریکای جنوبی در کشور برزیل ( ایالت گرائوپارا ) که به رود آمازون می پیوندد و آبشارهائی دارد. و طول آن تقریباً 975 هزارگز است.
معنی کلمه پارو در فرهنگ معین
( اِ. ) = پاروب : ۱ - آلتی چوبی (مانند بیل ) که با آن برف را از پشت بام یا پیاده روها می روبند. ۲ - ابزاری برای راندن قایق (بدون موتور ). (رُ ) (ص . ) (عا. ) پیر زال ، زن پیر.
معنی کلمه پارو در فرهنگ عمید
۱.آلتی شبیه بیل که با آن برف یا چیز دیگر را از روی زمین می روبند، بیل چوبی. ۲. آلتی که در قایق های پارویی به وسیلۀ آن قایق را می رانند. * پارو کردن: (مصدر متعدی ) روبیدن برف یا چیز دیگر از روی زمین به وسیلۀ پارو.
معنی کلمه پارو در فرهنگ فارسی
پاروب، بیل چوبی، برای برف ریختن بکارمیرود ( اسم )۱- آلتی چوبین که با آن برف سرگین و غیره را روبند برف افکن سرگین و غیره ا روبند برف افکن بیل . ۲ - آلتی برای راندن قایق . ۳ - آلتی چوبین که قایق رانان بدان آب رود یا دریا بشورند . ۴ - آلتی چوبین که دسته ای دراز و سری پهن دارد و خمیر را روی آن بنحو مخصوص پهن میکنند و در تنور میگذارند . ۵- استخوان شانه استخوان کتف استخوان هوبه .یا پول کسی با پارو بالا رفتن. بسیار ثروتمند بودن وی : فلانی پولش با پارو بالا میرود. بیل مانندی باشد از چوب که بدان برف روبند بیل چوبی رودی به آمریکای جنوبی
معنی کلمه پارو در دانشنامه عمومی
پارو نام وسیله ای است شبیه به بیل که با استفاده از آن می توان قایقها و کشتیهای کوچک که فاقد موتور یا بادبان هستند را راند. پاروها معمولاً از چوب ساخته میشوند. از پارو برای روبیدن برف از پشت بام ها و پیاده روها نیز استفاده میشود. • ابزار دریانوردی • پیش رانش دریایی • تجهیزات ورزشی با آب • روئینگ • اختراع های چینی • مقاله های بدون منبع • همه مقاله های بدون منبع • همه مقاله های خرد • مقاله های خرد ابزار پارو (بندر لنگه). پارو، روستایی در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۴۲ نفر ( ۱۰ خانوار ) بوده است.
معنی کلمه پارو در ویکی واژه
(عا.) remo پیر زال، زن پیر. پاروب: آلتی چوبی (مانند بیل) که با آن برف را از پشت بام یا پیاده روها میروبند. ابزاری برای راندن قایق (بدون موتور)
جملاتی از کاربرد کلمه پارو
در دههٔ نود فیلمی از زندگی و نبردهای اسپرخخان از سیمای ایران پخش شد که در آن، نام او را اشتباهاً به صورت اِسپاروخان ذکر کردهاند.
آسپاروخ (به بلغاری: Аспарух (آسپاروخ) یا Исперих (ایسپِریخ)) فرمانروای قوم بلغار در نیمه دوم سدهٔ هفتم میلادی بود. او بنیادگذار نخستین شاهنشاهی بلغار در سالهای ۶۸۰/۶۸۱ میلادی بود.
خصم ترا برای فرار از تو در رحم پاروید از سراپا هم چون هزار پای
پاروگران به سُرسُرة کوه در شتاب کوْرکچی لر داغدا کوْرک زوْیَنده
پاروس در مدرسه جیمنیزیوم در اودسا شرکت کرد و شروع به تدریس خصوصی علوم انسانی کرد. وی همچنین به تنهایی خواندن و نوشتن را آموخت، با خواندن مطالب شاعر برجسته اوکراینی تاراس شوچنکو، روزنامهنگار نیکولای میخائیلوفسکی و طنزپرداز سیاسی میخائیل سالتیکوف-شچدرین، که موجب شد گلفاند جوان شروع به زیر سؤال بردن مشروعیت امپراتوری تزاری کند.
از افتخارات وی میتوان به کسب مدال طلا روئینگ چهار نفره دو پارو در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۹۶ اشاره کرد.
شدت پارو پیرارو، امسالت اینک روش بر ره پار و پیرار دارد
ز ملاح و پارو زن و کارگر بصف ایستاده بخشکی و تر
در گریه گرم پارود از جا عجبی نیست خاشاک صفت طاقت سیلاب ندارم
اگر بر آن کف پاروی خود توان مالید چو خاک بهر تو پامال میتوان بودن
روستاهای ارمنی مانند: «نوراگیوغ (تاریخ بنا سدهٔ ۱۹م)، پاروخ (سدهٔ ۹م)، خانآباد (سدهٔ ۱۷م)، آرتساخاشن (سدهٔ ۳م)، ناخیجوانیک (سدهٔ ۱۵م) را میتوان نام برد.»
کورش بزرگ (۵۳۰ - ۵۸۰ ق م) بنیانگذار حکومت هخامنشیان، از طریق گدروزیا به سرزمین هند حملهور شد، اما تنها موفق به تصرف پاروپامیساده که بین هندوکش و رخج قرار داشت شد. پلینی چنین گزارش میکند که شهر مشهور کاپیسا (بگرام) در این حملات با خاک یکسان شد.
این فیلم ۳ قسمتی، که مدت زمان آن ۴/۵ ساعت است، دربارهٔ زندگی آسپاروخ خان و استقرارِ امپراتوری نخست بلغارستان در سال ۶۸۱ پس از میلاد است و به مناسبت ۱۳۰۰مین سالگرد تأسیس کشور بلغارستان تولید و پخش شد.
این فیلم سومین و آخرین همکاری لی وان کلیف با جانفرانکو پارولینی است.
در اصطلاح اساطیری، ساتی نام همسر شیوا بود. پدر ساتی هرگز به شیوا احترام نمی گذاشت و اغلب او را تحقیر می کرد. او برای اعتراض به نفرتی که پدرش نسبت به شوهرش داشت، خود را سوزاند. در حالی که در حال سوختن بود، دعا کرد تا دوباره به عنوان همسر شیوا متولد شود. این اتفاق افتاد و تجسم جدید او پارواتی نام داشت. مردم عادت داشتند رسم ساتی را بر اساس این داستان توجیه کنند، اما زمانی که ساتی خود را سوزاند، او یک بیوه نبود، و بنابراین رسم ساتی کاملاً بی ارتباط با این داستان است.
موج دریا جانب پارو شتافت راز ما گفت و به دیگر سو شتافت
اسکایفلش یک موشک هوابههوا با سیستم هدایت نیم فعال راداری است که از موشک ایم ۷ اسپارو آمریکایی توسعه یافتهاست. این موشک تاکنون توسط هواپیماهای اف ۴ فانتوم و تورنادو در نیروی هوایی سلطنتی حمل شدهاست. همچنین در نیروی هوایی ایتالیا و عربستان سعودی توسط جنگنده ساب حمل میشود.
ریش بری از دانش و دست تهی از جود آن ریش چو جارو بود آن دست چو پارو
قصه را پارو به قایق باز گفت داستان دلکشی ز آن راز گفت
مانده بود از امتیاز دارسی با حساب پارو با پیرار سی