پارانویا
معنی کلمه پارانویا در دانشنامه آزاد فارسی
نوعی بیماری روانی. وجه مشخصۀ آن هذیانهای خودبزرگ بینی و تعقیب است. در اصطلاح عوام، پارانویا معمولاً برای ترس و سوءظن بیش از حد به کار می رود. در پارانویای مزمن، بیمار مجموعه ای تغییرناپذیر از عقاید و نظریات نادرست دارد. مثلاً، باور دارد که پلیس مخفی او را تعقیب می کند؛ فردی در دوردست او را دوست دارد؛ فرد بسیار مهمی است یا ارتباط ویژه ای با خدا دارد. در این بیماری، توهم وجود ندارد و فرد از دیگر جهات طبیعی است. در حالت های پارانوئید، هذیان های تعقیب و خودبزرگ بینی در بیماران وجود دارد، ولی سازمان یافته نیستند. در اسکیزوفرنی پارانوئید، بیمار هذیان های بی سامان و بی ربط دارد، بسیار شکاک است، توهم دارد، و احساس می کند واقعیت های خارج تغییر کرده اند.
جملاتی از کاربرد کلمه پارانویا
توهم توطئه زیر شاخه پارانویا میباشد. پارانویا با فوبیا تفاوت دارد. کسانی که دچار فوبیا هستند ترس غیر منطقی دارند، اما به خاطر ترس و اضطرابشان دیگران را سرزنش نمیکنند. وارد کردن اتهامات غیرواقعی و عدم اعتماد معمولاً از دیگر نشانههای پارانویا است. به عنوان مثال، حادثه ای که اکثر مردم به عنوان یک حادثه یا تصادف تلقی میکنند، از منظر یک فرد پارانوئید ممکن است توطئه تصور شود.
تا اوایل دهه ۱۹۳۰ بریتانیا دریافت محدود به ارتباطات رسمی با حکومت ایران از طریق مجاری رسمی شدهاست. افول نفوذ بریتانیا در افول قابلیت گردآوری اطلاعات آنان نیز منعکس است. در سال ۱۹۳۱ فرمانی سری به همه افسران ارتش صادر شد که آنان را از هرگونه معامله با خارجیان به خصوص وابستههای نظامی منع میکرد. تماس شخصی بین ایرانیان و مقامات بریتانیا در یک فضای پارانویایی فزاینده تقریباً به کل متوقف شد.
فیلم آمریکایی وقتی هری سالی را دید… به سال ۱۹۸۹، برای صحنهای که در آن شخصیتی به نام سالی با بازیگری مگ رایان، در یک اغذیهفروشی تظاهر به ارگاسم میکند تا نشان دهد یک ارگاسم ساختگی چه قدر میتواند ارضاکننده باشد، مشهور است. در «منگو»، یکی از قسمتهای سریال تلویزیونی آمریکایی ساینفلد، یکی از شخصیتهای اصلی به نام الین بینز به همراه کاسمو کرمر، اقرار میکند که ارگاسمهایش ساختگی بوده و یکی دیگر از شخصیتهای اصلی بهنام جورج کاستانزا، بر همین اساس که الین «همیشه» ارگاسمهایش ساختگی بوده، دچار شک و پارانویا نسبت به دوست دخترش میشود.
پارانویا گونههای مختلفی دارد که بعضی از گونههای آن را میتوان برشمرد.
در فرهنگ عامه امروز، پارانویا اشکال و روشهای مختلفی برای ابراز خود پیدا کردهاست از جمله:
گینزبرگ در خانوادهای یهودی در ایالت نیوجرسی به دنیا آمد. پدرش لوئی گینزبرگ شاعر و معلم مدرسه بود. مادرش نائومی لیورگانت گینزبرگ از بیماری روحی پارانویا رنج میبرد. مادرش در حزب کمونیست فعالیت داشت. آلن در نوجوانی شروع به نوشتن کرد. او ابتدا کارش را با نوشتن برای نیویورک تایمز آغاز نمود و دربارهٔ موضوعات سیاسی و حقوق کارگران مینوشت. در دوران دبیرستان به خاطر تشویق معلمش خواندن آثار والت ویتمن را آغاز کرد. گینزبرگ پس از تحصیل در دانشگاه ایالتی مونتکلیر با یک بورس تحصیلی از انجمن مردان جوان عبری در سال ۱۹۴۹ به دانشگاه کلمبیا راه یافت.
شاید فروید به این دلیل پارانویا را دربارهٔ روشنفکران مطرح میکند که روشنفکران افرادی هستند که قدم به مناطق ممنوعه میگذارند، به مطلق تردید دارند، به مقدسات حملهور میشوند، از تابوها عبور میکنند، علیه حکومت میشورند، جانب محرومان و رنجدیدگان را میگیرند و نه تنها از برخورداران قدرت و ثروت طرفداری نمیکنند، بلکه استبداد و دیکتاتوری را به چالش میخوانند که بازخورد این امر سبب شکلگیری «توهم توطئه» در آنان میشود و برای خنثی کردن توطئههای دشمن فرضی به واکنشهای پارانوئیدی پناه میبرند تا از این مجرا امنیت روانی خود را بازیابند.
پارانویایی که پیرامون اعلام هاشمی و گزارشهایی مبنی بر خروج اتوبوسها از عراق بوجود آمد، هجوم فعالان به عراق را کند کرد و باعث شد برخی از کسانی که قبلاً آنجا بودند، عراق را ترک کنند، زیرا معتقد بودند با اقدامات هاشمی اعتبار خود را از دست دادهاند. از سوی دیگر، مقامات عراقی کنت اوکیف، اسلون و سایر سازماندهندگان را بعنوان مدام به چالش کشیدن اقتدار هاشمی و اخلال عمدی میدیدند، و اینکه برخی سپرهای احتمالی برای استقرار در سایتها بیش از حد طول میکشد. سپس از پنج نفر از «مشکل سازان» خواسته شد که کشور را ترک کنند.