پادراز

معنی کلمه پادراز در فرهنگ معین

(دِ ) (اِمر. ) نوعی مرغ ماهیخوار با پاهای دراز و منقار خمیده و پرهای سرخ کمرنگ .

معنی کلمه پادراز در فرهنگ عمید

مرغی ماهی خوار با پرهای سرخ کم رنگ و پاهای دراز و منقار بلند که بیشتر در مصر پیدا می شود و در کنار آب ها و باتلاق ها به سر می برد.

معنی کلمه پادراز در فرهنگ فارسی

( اسم ) مرغی ماهیخوار دارای پرهای سرخ کم رنگ و پاهای دراز و منقار خمیده که در کنار آبها و باتلاقها بسر میبرد و بیشتر در مصر دیده شود .

معنی کلمه پادراز در ویکی واژه

نوعی مرغ ماهیخوار با پاهای دراز و منقار خمیده و پرهای سرخ کمرنگ.

جملاتی از کاربرد کلمه پادراز

کشید سرو سهی پادرازتر زگلیم عبای سبز حنینی ازان شدش در بر
آن کوی پادراز چو می بینم و سجیف تشبیهشان بجدول و پرگار میکنم
«دعا گویم، به نام نیزه‌بازی خورم با چای، نان پادرازی»