پایدار، برقرار، ثابت، پاینده، باقی، پابرجا ( صفت اسم ) ۱ - آنکه پا دارد : مقابل بی پا. ۲ - برقرار باقی جایگیر متمکن ثابت . ۳ - معتبر با اعتبار با آبرو. ۴ - توانگر ثروتمند. ۵ - باوفا وفادار پایدار در دوستی . ۶- چوبدستی چماق عمود . ۷- اسب جلد و چابک . ۸- روز بیستم از ماههای ملکی . آنکه پای دارد پایور
پادار ( به مجاری: Padár ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در زالا واقع شده است. پادار (حاجی قبول). پادار ( به لاتین: Padar ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان حاجی قبول واقع شده است. پادار ۷۴۴ نفر جمعیت دارد. پادار (داغستان). پادار ( به لاتین: Padar ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است. پادار (شابران). پادار ( به لاتین: Padar ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان شابران واقع شده است. پادار ۵۶۳ نفر جمعیت دارد. پادار (شماخی). پادار ( به لاتین: Padar ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان شماخی واقع شده است.
معنی کلمه پادار در ویکی واژه
پادار نوبت، شیفت به زبان فارسی. پیدرپی در گویش بهاری.
جملاتی از کاربرد کلمه پادار
در دهه ۱۹۵۰، جورج اوتس باریتون اهل استونی به عنوان یک خواننده اپرا به شهرت جهانی رسید. در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۰۱ تانل پادار با آهنگ «همه» برنده این مسابقات شد و در سال ۲۰۰۲ استونی میزبان مسابقه آواز یوروویژن را برعهده داشت.
مایه ی سعی شود باخته در راه چمن مهره ی آبله ی پا نشود گر پادار
سبط که سرشان بشکستی به ظلم بعد توشان دولت و پاداریست