پاتولوژی

معنی کلمه پاتولوژی در لغت نامه دهخدا

پاتولوژی. [ ت ُ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) مبحث علل و اعراض امراض.

معنی کلمه پاتولوژی در فرهنگ معین

(تُ لُ ) [ فر. ] (اِمر. ) = پاتوبیولوژی : مطالعة فرآیند بیماری در یک اندام یا تمامی بدن برای شناخت ماهیت و علت های آن ، آسیب شناسی (فره ).

معنی کلمه پاتولوژی در فرهنگ عمید

شاخه ای در علم پزشکی که دربارۀ منشاء، علت، و ماهیت بیماری ها بحث می کند، آسیب شناسی، دردشناسی.

معنی کلمه پاتولوژی در فرهنگ فارسی

( اسم ) مبحث علل و اعراض امراض
مبحث علل و اعراض امراض

معنی کلمه پاتولوژی در ویکی واژه

پاتوبیولوژی: مطالعة فرآیند بیماری در یک اندام یا تمامی بدن برای شناخت ماهیت و علت‌های آن، آسیب شناسی (فره)

جملاتی از کاربرد کلمه پاتولوژی

برخی آزمایشگاه‌ها که پیشرفته بوده و از نظر فضای آزمایشگاه و دستگاه‌ها گسترده‌تر هستند، آزمایشات تشخیص طبی و پاتولوژی را باهم انجام می‌ذهند که به آنها آزمایشگاه پاتوبیولوژی گفته می‌شود.
توسعه سیستم عصبی از جمله مغز یک فرایند سازمان‌دهی شده و کدگذاری شده ژنتیکی با تأثیرپذیری مستقیم از طبیعت می‌باشد. این امر نشان می‌دهد که هر گونه انحراف از این برنامه‌ریزی در اوایل زندگی می‌تواند منجر به اختلال‌های تکوینی و بسته به زمان‌بندی خاص، ممکن است منجر به تفاوت‌های پاتولوژی در سنین بزرگسالی گردد. به همین علت، دلایل بسیاری می‌تواند منجر به اختلال‌های عصبی تکوینی گردد، که می‌تواند طیف وسیعی از محرومیت‌های ژنتیکی و بیماری‌های متابولیک، اختلال‌های ایمنی بدن، اختلال‌های عفونی، بیماری‌های تغذیه‌ای، عوامل فیزیکی تروما و فاکتورهای سمی و عوامل محیطی را شامل شود.
در سال ۱۹۲۲ از او خواستند تا کشف کند چرا گرسنه‌ماندن باعث کمتر شدن حملات صرع می‌شود. استنلی، ویلیام گوردون لنوکس را به‌عنوان دستیارش استخدام و به مدرسه پزشکی هاروارد آورد تا بر روی رژیم غذایی کتوژنیک که به‌نظر می‌رسید در درمان صرع مؤثر باشد، تحقیق کنند. وی در سال ۱۹۲۵، استادتمام رشتهٔ نوروپاتولوژی در هاروارد شد.