معنی کلمه پابپا در فرهنگ فارسی قدم به قدم، برابر، همراه۱ - قدم بقدم. ۲ - برابر همراه طابق النعل بالنعل : پابپای او راه رفت .
جملاتی از کاربرد کلمه پابپا برفتن، پابپا فرصت نمیداد بدیدن، گل بگل نوبت نمیداد! پابپایت می نهد چو فردا مرگ بی امان می گذاری تا به کی سر بر سر و سامان خویش؟!