ویژگی
معنی کلمه ویژگی در لغت نامه دهخدا

ویژگی

معنی کلمه ویژگی در لغت نامه دهخدا

ویژگی. [ ژَ / ژِ ] ( حامص ) صفا. صفوت. || خصوصیت. اختصاص. || خلوص. پاکی. || بی عیبی. بی غشی. ( آنندراج ).

معنی کلمه ویژگی در فرهنگ فارسی

صفا صفوت .

معنی کلمه ویژگی در فرهنگستان زبان و ادب

{specificity} [زیست شناسی-میکرب شناسی، علوم سلامت] توانایی هر آزمون یا آزمایش در تشخیص درست موارد غیربیمار

معنی کلمه ویژگی در دانشنامه عمومی

ویژگی ها یا خصوصیات ( Feature ) در زمینه های گوناگونی اهمیت پیدا می کند:
• ویژگی ها در پر#29دازش تصاویر و [[بینایhttps://gshow. globo. com/google/amp/realities/bbb/bbb19/fora - da - casa/noticia/irmao - de - elana - do - bbb - 19 - ve - carolina - como - uma - ameaca - a - piauiense - na - casa. ghtml
Irmão de Elana, do BBB 19, vê Carolina como uma ameaça à . . . Wwoq2`|ی رایانه ای]]، که منظور ازآن جنبه ها و خصوصیات گوناگونloO مربوط به داده هاwaw و ] wمی باشد. w*2
ویژگی (فلسفه). ویژگی ( خاصه ) ( انگلیسی: property ) ، هر چیز عبارت است از آنچه اختصاص به آن دارد، برخلاف عامه.
عبارت است از کلی دال بر نوع واحد در جواب آن کدام است ( ای شیء هو ) نه بالذات بلکه بالعرض، که شیء مورد بحث یا نوع است یا جنس مثل تساوی زوایای مثلث به دو قائمه که خاصه مثلث است و مثلث جنس است، یا خاصه برای جنس است نه برای نوع مثل خنده ناک برای انسان که خاصه ایست ملازم و مساوی، یا کتابت که ملازم و مساوی انسان نیست بلکه ناقص تر است.
خاصه آن کلی ای است که به نحو عارضی فقط بر افراد دارای حقیقت واحد، اطلاق می شود، خواه در تمام افراد آن حقیقت یافت شود، مثل کتابت بالقوه نسبت به تمام افراد انسان، و خواه در بعضی افراد آن یافت شود، مثل کتابت بالفعل نسبت به انسان.
قید «فقط» برای این است که این حکم شامل جنس و عرض عام نشود، زیرا جنس و عرض عام به حقایق مختلف اطلاق می شود، و قید «به نحو عارضی» برای این است که شامل نوع و فصل نگردد، زیرا نوع و فصل به نحو ذاتی بر افراد و مصادیق خود صدق می کنند نه به نحو عرضی.
ارسطو خاصه را به چهار معنی به کار برده است که فرفوریوس آن معانی را در کتاب ایساغوجی به شرح زیر خلاصه کرده است:
• آنچه برای یک نوع واحد موجود باشد اما با وجود این، در تمام آن نوع یافت نشود بلکه فقط در بعضی از آن یافت شود. خاصه چیزی است که برای همین بعض جایز باشد، مثل مهندس نسبت به انسان.
• آنچه به تمام یک نوع تعلق دارد اما در افراد غیر این نوع نیز یافت می شود. مانند داشتن دو پا برای انسان در مقایسه با اسب.
• آنچه به تمام یک نوع تعلق دارد و فقط اختصاص به آن نوع دارد اما نه به طور دائمی بلکه به صورت موقت، مانند سفیدی مو نسبت به انسان.
• آنچه متعلق به تمام یک نوع است و فقط به همان نوع اختصاص دارد و برای آن دائمی است، مثل خنده ناک برای انسان. معنی چهارم از معانی دیگر باارزش تر است.
معنی کلمه ویژگی در فرهنگ فارسی

معنی کلمه ویژگی در ویکی واژه

caratteristica
requisito

جملاتی از کاربرد کلمه ویژگی

در شکل‌های زیر مراحل مختلف الگوریتم قرار گرفته و در هر شکل یک مسیر با ویژگی‌های ذکر شده با جستجوی عمق اول پیدا شده و در زیر هر شکل مراحل مختلف مربوط به آن قرار گرفته.
سند استاندارد می‌تواند در آینده تغییر کند، اما در این گام، در مورد ویژگی‌های مهم آن اکثراً تصمیم‌گیری شده‌است. طراحی این ویژگی‌ها می‌تواند بر اساس بازخوردهای پیاده‌سازی کنندگان هنوز تغییرات داشته باشد.
مثال‌های زیر نشان دهندهٔ ویژگی‌های نسبی فنی برخی از الیاف جایگزین است.
موسیقی مازندران به چهار دسته تقسیم می‌شود که با وجود برخی اشتراکات، هر کدام ویژگی‌های خود را دارند:
1. جذب نور خورشید: شیشه‌های رنگی آفتابی معمولاً دارای لایه‌های ویژه‌ای هستند که نور خورشید را جذب کرده و به انرژی حرارتی یا برق تبدیل می‌کنند. این ویژگی از آنها را برای تولید انرژی خورشیدی مناسب می‌کند.