ویشتاسپ (پسر داریوش). ویشتاسپ پسر دوم داریوش بزرگ و آتوسا دختر کوروش بزرگ بود. او به همراه ماسیشته و هخامنش همگی برادران تنی خشایارشا و نوادگان کوروش بزرگ به حساب می آمدند. ویشتاسب در زمان پادشاهی برادرش ساتراپ باختر و سغد بود، وی همچنین شاهزاده ای آرام و محبوب نزد برادرش بود چرا که بسیار تحت فرمان پادشاه بود. ویشتاسب در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در حمله به یونان شرکت داشت.
معنی کلمه ویشتاسپ در ویکی واژه
لقب شاهک ماد از قول برخی تاریخنگاران یونان باستان.[۱] محققان معنی «صاحب اسبان جنگی» برای این اصطلاح قائلند. ویشتاسپ ممکن است از دو کلمه ویشت - آسپ شکل گرفته ولی ترجمهای بزبانهای رایج برای این اصطلاح ممکن نیست. شاید تصحیف شده همان گشتاسپ باشد و در کل به مفهوم بیادگار گذاشتن نوعی راه یا آیین است. [۲] ↑ دو شخصیت به این نام موسوم هستند نخست ویشتاسپ حامی زرتشت (۶۰۰ پ.م.) و دیگری ویشتاسپ نیای داریوش اول هخامنشی (۵۲۲ پ.م.). اما هر دو شخصیت یک نفر از دو منبع متفاوت است. ↑ ویشتاسپ و قبیلهاش از نخستین ایرانیانی بودهاند که اهتمام به ترویج آیین یکتاپرستی داشتند، بطوریکه از متون کهن مشهود است ویشتاسپ نخستین شاهکی است که به حمایت از خانواده و کیش زرتشت همت گماشت. اوستا کویویشتاسپ را به خاندان نئوتره منتسب میکند.
جملاتی از کاربرد کلمه ویشتاسپ
در ادوار پسین، زرتشت را از اهالی بلخ میدانستند که این موضوع به گوش نویسندگان یونانی هم رسیده بود. در کتب پهلوی که سنت متاخرتری را بازتاب میدهند، زرتشت را اهل آذربایجان یا رگ قلمداد کردهاند؛ در تلاش برای برقراری پیوندی میان این دو، برخی مفسران محل زندگی زرتشت را «ری در آذربایجان» برشمردهاند که با تقسیمات اداری شاهنشاهی ساسانی همخوانی ندارد. دربارهٔ محل پادشاهی ویشتاسپ، محلی که زرتشت به آن نقل مکان کرد و در آنجا ویشتاسپ از او و دینش پشتیبانی کرد، از سیستان، سمرقند و بلخ در سنن مختلف نام برده شدهاست که این آخری در شاهنامه هم بازتاب یافتهاست.
اوستا مجموعهای از متون دینی اصلی مزدیسنا است که در لهجه ایرانی کهن اوستایی نوشته شدهاست. تواریخ مختلفی برای اوستا در متون پهلوی مطرح شدهاست که زمان نگارش بخشهای مختلف آن از هزاران سال پیش تا زمان سلسله ساسانیان متفاوت بودهاست. بر اساس نوشتههای پهلوی، اهورامزدا اوستا را در ۲۱ نسک خلق کرد و زرتشت آن را به کویویشتاسپ ارائه کرد. آنجا، دو نمونه از آن برداشته شد که یکی را در خزانه سلطنتی گذاردند و دیگری را به بایگانی بردند. در زمان حمله اسکندر به ایران، اوستا سوزانده شد و بخشهای علمی آن پراکنده شد. دربارهٔ صحت تاریخی سوزانده شدن اوستا توسط اسکندر مدارک تاریخی معتبری وجود ندارد.
در ادبیات مسیحی، نامهایی چون زرتشت و ویشتاسپ اسامی آشنایی به حساب میآمدند، اما نویسندگان مسیحی به ندرت اطلاعات مستندی دربارهٔ این افراد یا مزدیسنا ارائه کردهاند. بیشتر اطلاعات آنها دربارهٔ زرتشت، از نوشتههای یونانی یا لاتین وام گرفته شدهاست. در میان متون به جا مانده از نویسندگان مسیحی غربی، گزارشهای مفصلی مانند نوشتههای نویسندگان باستانی چون پلوتارک به چشم نمیخورد.