وول

معنی کلمه وول در لغت نامه دهخدا

وول. ( اِ ) در تداول ، جنبش. حرکت. || در هم تپیدن. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه وول در فرهنگ معین

(اِ. ) (عا. ) تکان ، جُنبش .

معنی کلمه وول در فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- جنبش حرکت . ۲- درهم تپیدن .

معنی کلمه وول در ویکی واژه

(عا.)
تکان، جُنبش.

جملاتی از کاربرد کلمه وول

آستر فرانکس، بازیکن فوتبال اهل بلژیک است که برای باشگاه وولفسبورگ بازی می‌کند‌.
برده اند از تن من تاب وتوان قهر بسیار توولطف کمت
او در ایران سردبیری نشریهٔ همین فردا بود را به‌عهده داشت و در نروژ سردبیر و مدیر مسوول گاهنامه‌ای ادبی است که تا به حال، شماره‌های میم، جیم، لاف، ژ، دال و خخخ از آن منتشر شده‌است.
این حادثه حدود ساعت ۹ صبح توسط ۴ نفر که سلاح‌های خود را از قبل در محل رژه مخفی کرده بودند رخ داد. در این حمله، حین اجرای رژه نیروهای مسلح در بلوار قدس اهواز افرادی با لباس مبدل سپاه و بسیج از پشت جایگاه مسوولان به سمت مسوولان و مردم حاضر در محل تیراندازی کردند که در این اقدام تعدادی از مردم کشته یا زخمی شدند.
اگرچه آن‌ها توانستند در فصل ۲۰۱۶–۲۰۱۷ دوباره فرصت حضور در بوندسلیگا را پیدا کنند و با دوم شدن در بوندسلیگا ۲ به پلی-آف مسابقات رفتند ولی در آنجا با نتیجهٔ ۰–۲ به وولفسبورگ باختند و در بوندسلیگا ۲ باقی ماندند.
نه‌ققاش نوقووش هه‌یوولا و صووه‌ر ره‌ضا‌مه‌ند جه خه‌یر، با خه‌به‌ر جه شه‌ر!
وجهة فی کثرة الاصداع امسی واحدا نیست جز یک روولی سد حلقه در زلف دو تاست
باشدا حئیدر بابا تک قارلا، قیروولا قاریشیب سان
هر روز دولتی دگر و نو ولایتی وان دولت وولایت درخشندی خدای
کس نیست که نیست بهره ور از توولیک اندر خور خود به جرعه‌ای یا جامی
مرد و زن ما را نصیح گوولی ما به کار عاشقی مردانه ایم
در ولایت عشق حیرت اندر حیرت بود و وله اندر وله ای برادر در اوان مشاهدۀ معشوق حق وجود عاشق حیرت بود ووله و احتراق لَوْکَشَفها عَنْ وَجْهِهِ لَاَحْرَقَتْ سُبُحاتُ وَجْهِهِ ماانْتَهی اِلَیْهِ بِصَرُهُ.
طه‌رراز بالای توول نه چه‌مه‌نان صه‌فا ده‌هنده‌ی سینه‌ی ده‌رویشان
و یقین شناسند که هرچ امروز بریشان و بر رعیت ایشان میرود جمله ازیشان پرسند که رئیس و مقدم باشند که «کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته».
الکساندر یاکوولف در ۱۸ اکتبر ۲۰۰۵، در سن ۸۱ سالگی درگذشت.