وهل
معنی کلمه وهل در لغت نامه دهخدا

وهل

معنی کلمه وهل در لغت نامه دهخدا

وهل. [ وَ ] ( ع ص ) ترسنده و بیمناک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بددل. ( مهذب الاسماء ). || ( مص ) گمان بردن در چیزی و دل به جایی رفتن که قصد آن نبود. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
وهل. [ وَ هََ ] ( ع مص ) سست گردیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || ترسیدن. || غلط کردن و سهو نمودن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر ) ( آنندراج ). || فراموش کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || فراموش شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِ ) بیم. بددلی. || غلط. || نسیان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
وهل. [ وَ هََ ] ( ع ص ) ترسنده. || سست. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
وهل. [ وُ ] ( اِ ) درخت کاج راگویند که صنوبر باشد، و بعضی گویند وهل درخت سرو کوهی است و آن را به عربی عرعر و ثمر آن را حب العرعر گویند. ( برهان ) ( آنندراج ).درخت صنوبر. ( انجمن آرا ). به اقسام سرو کوهی که مراداقسام درخت پیرو است اطلاق شود. || ابهل. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ابهل و سرو کوهی شود.
وهل. [ وِ هَِ ] ( اِخ ) دهی است جزو دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه در 7 هزارگزی راه شوسه میانه به خلخال با 128 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه وهل در فرهنگ عمید

کاج، سرو کوهی، عرعر، ابهل.

معنی کلمه وهل در فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- به اقسام سرو کوهی که مراد اقسام درخت پیرو است .۲ - ابهل .
ترسنده یا سست .

معنی کلمه وهل در دانشنامه عمومی

وهل ( به هلندی: Wehl ) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در دوتینخم واقع شده است. وهل ۲۳٫۵۷ کیلومتر مربع مساحت و ۶٬۸۷۶ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه وهل در فرهنگ عمید

جملاتی از کاربرد کلمه وهل

آن بارگرن را فروهل از دوش خود را به زمین چند می کشانی
صبح بود به عاشقان گرچه نتابد آفتاب پرده اگر فروهلد در شب ماه خرگهی
و اکنون چو مر نام طبیعت را معنی ثابت کردیم، گوییم: فلاسفه و اهل طبایع‌اندر چه چیزی طبیعت مختلف شدند.ارسططالیس‌اندر کتاب «سمع‌الکیان» خویش گفته است که «طبیعت آغاز حرکت و سکونست» یعنی: چو جوهر جسم موجود شد، با مفردات طبایع بهم موجود شد،‌اندر یک وهلت بود بی هیچ درنگی و مدتی. و چو این اعراض اولی با جواهر هیولی بهم شد، آغاز حرکت و سکون مکانی از آن وهلت بود، یعنی: چو این مفردات طبایع از گرمی و سردی و تری و خشکی بدین جوهر پذیراء این مفردات برین تقدیر که هست، متحد شد، آغاز حرکت آن بود و بهره یی از جسم گران شد و فرو گرایست بمیانه، و بهری ازو سبک شد.و باز شد سوی حواشی؛ تا عالم ازین جوهر بدان ایجاد طبیعت بدو، برین صورت شد که هست.
ابومسلم در مقابل این اتهامات، جوابی نداشت و تنها خدمات خود در به قدرت رسیدن عباسیان را یادآور می‌شد. از طرفی در وهله اول، او خواستار پوزش بود اما منصور با تمام تلاش‌های او برای رهایی از مرگ، اورا در بیست و پنجم شعبان ۱۳۷ق کشت.
هر چند که او کشد فروهل تو بلطف تا رشته عافیت نگردد چاره
نقلست که جنید سخن می‌گفت: مریدی نعره بزد شیخ او را از آن منع کرد و گفت: اگر یک بار دیگر نعره زنی ترا مهجور گردانم پس شیخ باز سرسخن شد آن مرید خود را نگاه می‌داشت تا حال بجائی رسید که طاقتش نماند وهلاک شد برفتند او را دیدند میان دلق خاکستر شده.
خلاص از من عجب کاریست مشکل مگو ای لقمه کز حلقم فروهل
حکایت از دل یغما و از چه زنخی کن حدیث غیر فروهل چه یوسفی و چه چاهی
هکشر اوهلین معتقدند اگرفرضیه اول صادق باشد پس از برقراری امکان تجارت قیمت نسبی عوامل تولید در دو کشور با یکدیگر برابر خواهد شد از آنجایی که پل ساموئلسون قضیه برابری قیمت عوامل را به‌طور دقیق اثبات کرد و این قضیه به قضیه هکشر- اوهلین- ساموئلسئن معروف است.
آلفرد اوهل، ۵ ژوئیه ۱۹۰۹ در وین متولد شد. او تحصیلات موسیقی خود را نزد فرانتس اشمیت، در آکادمی موسیقی وین سپری کرد و در سال ۱۹۳۲ دیپلم آهنگسازی خود را با درجهٔ عالی دریافت نمود. پس از آن در سوئیس، به عنوان کاپل‌مایستر با جشنواره‌های موسیقی زوریخ همکاری کرد. وی در آنجا به ساخت موسیقی فیلم نیز مشغول شد. اوهل در سال ۱۹۳۸ به وین بازگشت و در سال ۱۹۴۰ به خدمت ارتش اتریش درآمد. او از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۲ فرماندهی یک اردوگاه زندان فرانسوی در نویمارک را بر عهده داشت. وی در سال ۱۹۴۵ به عضویت هیئت علمی آکادمی موسیقی وین درآمد و تا سال ۱۹۸۰ که بازنشسته شد، به تدریس تئوری موسیقی، ارکستراسیون و آهنگسازی مشغول شد.
اسپکت اول بار در دههٔ ۱۹۷۰ بتوسط دیوید کوهل اختراع گشت.
نمی‌بینی چو روی دوست، باری حجابی پیش روی خود فروهل
مه تمام هلال وهلال شد مه بدر به یک قرار که در روزگار می ماند
به ایران نبرده به تیر و کمان نبد چون فروهل دگر بدگمان