وهرام

معنی کلمه وهرام در لغت نامه دهخدا

وهرام. [وَ ] ( اِخ ) صورتی از بهرام. رجوع به بهرام و کتاب مزدیسنا و نیز رجوع به ایران در زمان ساسانیان شود.

معنی کلمه وهرام در فرهنگ عمید

= بهرام

معنی کلمه وهرام در فرهنگ اسم ها

اسم: وهرام (پسر) (فارسی)
معنی: بهرام، نام ستاره مریخ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته موکل بر مسافران و روز بهرام، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرزندان گودرز گشواد که در دربار کاووس پادشاه ‏کیانی بود

معنی کلمه وهرام در ویکی واژه

بهرام به شکل ارمنی قدیم‌. بخش مهمی از سرزمین ارمنستان در دوران ساسانیان تحت سیطره اغلب پادشاهان ساسانی بود و در همین دوران اسامی ایرانی در آن سرزمین رایج شد.

جملاتی از کاربرد کلمه وهرام

برای ساخت آتش وهرام شانزده آتش مختلف گرد آورده (آتش ایجاد شده توسط رعد و برق یکی از این شانزده آتش است) و سپس ۱۱۲۸ بار آن را در طول یک سال تطهیر می‌کنند. در ایران یک آتش بهرام در یزد و دیگری در تهران شعله‌ور است.
در کنار پنج آتش مینویی، سه آتش آیینی نیز، به نام‌های آتش وهرام،[پ ۴] آتش آدُوران و آتش دادگاه وجود دارد.
آذرماهان (در منابع یونانی Ἀδααρμάνης) ؛ سرداری ایرانی اهل پارس بود که در مرزهای غربی ایران ساسانی و علیه امپراتوری روم شرقی (بیزانس) در جریان جنگ ایران و روم (۵۷۲–۵۹۱ میلادی) حضور داشت.آلبرتو برنارد (۲۰۲۳) این فرمانده ذکرشده در منابع رومی را با وهرامِ نام‌خواست‌خسرو آدُرماهان که سپاهبد نیمروز بود و مهری از او به جا مانده‌است و نیز وزیر ساسانی موسوم به بهرامِ آذرماهان که داستان مرگش توسط فردوسی و ثعالبی نقل شده یکی می‌داند.