ولیمه

معنی کلمه ولیمه در لغت نامه دهخدا

ولیمه. [ وَ م َ / م ِ ] ( از ع ، اِ ) ضیافت عروسی. ضیافت شادی و کتخدایی. ( آنندراج ) ( غیاث ). طعام عروسی. ( مهذب الاسماء ). مهمانی عروسی. ( منتهی الارب ). طعام عروسی ، یا هر طعامی که برای گروهی دعوت یاغیر دعوت تهیه و ساخته میشود، و گویند هر طعامی که برای گروهی فراهم میگردد. ( از اقرب الموارد ). حدیث : اذا دعی احدکم الی الولیمة فلیأتها فان کان مفطراً فلیطعم و ان کان صائماً فلیدع ای بالبرکة و الخیر. ( از منتهی الارب ). ولیمه مستحب است و بعضی آن را واجب دانسته اند. ابن حجر گوید نام ولیمه بر هر دعوت به شادمانی و سرور اطلاق میگردد ولی بیشتر و مشهورتر درمورد مهمانی نکاح اطلاق میشود و در غیر نکاح به قیدی مقید شود، مثلاً گویند: ولیمه ختان و غیره. ( از منتهی الارب ). ج ، ولائم. ( اقرب الموارد ) ( مهذب الاسماء ). از حضرت رسول ( ص ) نقل است که : لا ولیمة الا فی خمس ،فی عرس او خرس او عذار او وکار او رکاز. و مراد از عرس عروسی است و از خرس زایمان و از عذار ختنه و از وکار خریداری خانه و از رکاز کسی که از مکه می آید.
- ولیمه دادن ؛ مهمانی عروسی دادن.
|| در تداول فارسی ، پولی که به عنوان هدیه عروسی به واردان دهند ( در بعض شهرستانها ). ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه ولیمه در فرهنگ معین

(وَ مِ یا مَ ) [ ع . ولیمة ] (اِ. ) مهمانی ، غذایی که در جشن و مهمانی می دهند.

معنی کلمه ولیمه در فرهنگ عمید

مهمانی ای که به مناسبت عروسی، بازگشت از سفر زیارتی، تولد فرزند، یا خرید خانه و مانند آن می دهند.

معنی کلمه ولیمه در فرهنگ فارسی

مهمانی، طعامی که درعروسی یازایمان بدهند
(اسم ) ۱- مهمانی عروس . ۲- طعامی که در مهمانی جشن عروسی زایمان و غیره دهند جمع : ولائم . ۳- پولی که بعنوان هدی. عروسی بوار دان دهند در بعض شهرستانها ) .

معنی کلمه ولیمه در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] وَلیمِه یا سور، به میهمانی ای است که به مناسبت بازگشت از سفر حج، عروسی، تولد فرزند و مانند آن برپا می شود. گاه به غذایی که در این میهمانی ها داده می شود ولیمه می گویند. ولیمه دادن و همچنین پذیرفتن دعوت به ولیمه مستحب است. در روایات ولیمه دادن در پنج مورد سفارش شده است: عروسی، تولد فرزند، ختنه، خرید خانه و بازگشت از حج. همچنین توصیه شده است که در ولیمه تنها ثروتمندان دعوت نشوند.
طبق فرهنگ های لغت، به دو چیز ولیمه گفته می شود: یکی میهمانی هایی که به منظور جشن ازدواج، بازگشت زائر از زیارت، به دنیاآمدن فرزند و مانند اینها برگزار می شود؛ و دیگری غذایی که در این میهمانی ها داده می شود. به ولیمه سور نیز گفته می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ولیمه

قوله: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ... الایة سبب نزول این نهی و نزول این آیة آن بود که: رسول خدا (ص) ولیمه‌ای ساخت از بهر زینب که تحویل کرده بود و جمعی بسیار از یاران بر ان ولیمه خوانده، انس مالک گفت: رسول خدا مرا فرمود که رو هر که را بینی از یاران برخوان. گفتا رفتم و خواندم، و یاران جوق جوق می‌آمدند و طعام می‌خوردند و باز میگشتند. بعاقبت گفتم: یا رسول اللَّه ما اجد احدا ادعوه کس نماند که او را نخواندم. آن گه طعام برداشتند و قوم متفرّق شدند، سه کس در خانه رسول (ص) بماندند و دراز نشستند و از سخنها می‌پرسیدند و سرگذشتها باز میگفتند، رسول (ص) خدا میخواست که ایشان برخیزند و شرم میداشت که بگفتی، یک بار و دو بار از خانه بیرون شد بخانه عایشه و غیر آن و باز می‌آمد و انتظار برخاستن ایشان میکرد، در آن حال جبرئیل آمد و این آیة آورد، آنجا که گفت: وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ، رسول خدا بر ایشان خواند و ایشان برخاستند و بیرون شدند.
رسول (ص) می گوید، «بدترین طعامها طعام ولیمه ای است که توانگران را خوانند و درویشان را محروم کنند». و باید که خویشان و دوستان نزدیک را فراموش نکند که سبب وحشت باشد و به دعوت قصد تفاخر و لاف نکند، لیکن اندیشه آن کند که سنت به جای آرد و راحت به درویشان می رساند و هرکه را که داند که بر وی دشوار خواهد بود اجابت، وی را نخواند که سبب رنج گردد و هرکه در اجابت وی راغب باشد، وی را نخواند که اگر اجابت کند، طعام وی به کراهیت خورده باشد و آن سبب خطیئتی باشد.
در بیانت، یتیمه فضلا در بنانت، ولیمه افضال