ولتا

معنی کلمه ولتا در فرهنگ فارسی

فیزیکدان ایتالیائی ( و. ۱۷۴۵ - ف. ۱۸۲۷ م . ) تحقیقات زیادی در الکتریسیته انجام داد و مخترع پیل ولتا میباشد که بنام او نامیده شده است . در سال ۱۸۹۳ کنگره دانشمندان الکتریسیته واحد نیروی برق را به افتخار نام وی [ ولت ] نامیدند.

معنی کلمه ولتا در دانشنامه آزاد فارسی

وُلْتا (Volta)
رود مهم کشور غنا، به طول حدود ۱,۶۰۰ کیلومتر. دو شاخۀ اصلی به نام های ولتای سیاه و ولتای سفید دارد. به منظور تولید برق در آکوسومبو سدی بر روی آن ساخته اند. سرچشمه های این رود، ولتای سفید؛ ولتای سرخ؛ و ولتای سیاه، از ارتفاعات داخلی جمهوری بورکینافاسو (ولتای علیای سابق) سرچشمه می گیرند، سپس به هم می پیوندند و در طول جمهوری غنا تا خلیج گینه، ۷۵کیلومتری شرق آکرا، جریان می یابند. سیستم این رود، زمین پست سنگ ماسه ای قیفی شکل رود ولتا را زهکشی می کند و با ریزابه هایش، یعنی رود اوتی و رود آفرام، ادغام می شود و از طریق دره ای در رشته کوه آکوئاپیم، در آکوسومبو، جریان می یابد؛ در این مکان سد ولتا را ساختند و در ۱۹۶۶ رسماً آن را افتتاح کردند. این سد، با ارتفاع ۶۰ متر، دریاچه ای عظیم به طول بیش از ۴۰۰ کیلومتر را دربرمی گیرد و به این ترتیب، جغرافیای داخلی غنا را به شدت تغییر می دهد.

جملاتی از کاربرد کلمه ولتا

الکساندر گریگوریویج اشلیچتر (روسی: Александр Григорьевич Шлихтер; ۲۰ اوت ۱۸۶۸ – ۲ دسامبر ۱۹۴۰) اقتصاددان، و سیاست‌مدار اهل امپراتوری روسیه و یک سیاستمدار بلشویک اوکراین بود. پدربزرگ اشلیچتر، که در ابتدا از آلمان غربی (ورتمبرگ) بود، در سال ۱۸۱۸ در استان پولتاوا اوکراین زندگی می‌کرد.
دولتی وامانده از چندین چو خود بی‌دولتان لقمه‌ای پس مانده از صد همچو خود مردارخوار
او خوانندگی را نخست، زیر نظر مادرش «لامارا چکونیا» در شهر تفلیس (و بعدها در مادرید) آموخت. سپس نخستین اجرای خود را در «سالن باله و اپرای تفلیس» در نقش «دِزدِمُنا» در اپرای «اتللو» اثرِ «جوزپه وردی» ایفا نمود. بعدها و در همین مکان، در نقش‌های «ویولتا والری» در اپرای «لا تراویاتا» و «جیلدا» در اپرای «ریگولتو» ظاهر شد.
خودنمایی لازم نودولتان افتاده است در گهر صائب نمی ماند نهان تارگهر
لوناچارسکی، به سال ۱۸۷۵ در پولتاوای اوکراین به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در کالجی در کی‌یف، اکراین، ادامه داد و همین‌جا بود که به جنبش انقلابی پیوست.
زان سپس کانسال سلطان جنگ را تازیان آمد به بلخ از مولتان
خودنمایی لازم نودولتان افتاده است خون چو گردد مشک ناچارست غمازی کند
از کف بی دولتان دولت ایران چند بنوشم شرنگ و خصم خورد قند
بر لباس عاریت چون بخیه چسبیدن خطاست ما به دولت دل چو این نودولتان نسپرده ایم
سعادت درد عشق تو بصاحب دولتان بخشد مرا آن بخت خود نبود ولیکن این هوس دارم
تا رای تیر تست بآهستگی چو آب بس تیز دولتا که چو آتش نشد جوان
بی دولتان به خدمت تو گشته نیک بخت بیگانگان به درگه تو گشته آشنا
حکایت سفر مولتان همی دانی وگر ندانی تاج الفتوح پیش آور
این مقبره در شهر باستانی مولتان، در مرکز پاکستان واقع شده‌است. این مقبره در لبه شمال غربی قلعه مولتان قرار دارد.