ولاده
معنی کلمه ولاده در فرهنگ معین
معنی کلمه ولاده در فرهنگ فارسی
مبالغه است والده را بمعنی بسیار زاینده .
معنی کلمه ولاده در دانشنامه آزاد فارسی
شاهدخت و شاعرۀ اندلسی. دختر محمد سوم المستکفی بود. عشق او به ابن زیدون، که خود شاعری پرآوازه بود، معروف است. خانۀ ولاده محفل ادیبان قرطبه بود. معدود اشعاری از وی باقی مانده است، ازجمله دو شعر عاشقانه برای ابن زیدون و چند شعر هجوآمیز.
معنی کلمه ولاده در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ولاده
خاک آدم خاصه بهر عشقبازی گل شده ست انما اولاده العشاق و الباقی همج
«وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ» احیی اللَّه عزّ و جلّ له اهله و اولاده و ممالیکه و وهب له «مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ» ای زاده مثلهم من اولاد الصّلب. و قیل: من نسلهم فیکون مثلهم اولاد الاولاد.
و قیل: انّ ابلیس و اولاده صاروا ریاحا فطاروا فی الهواء الی ان نضب الماء عن وجه الارض.
«وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ» ای خرجت الرّفقة من مصر نحو کنعان، «قالَ أَبُوهُمْ» لمن حضر من اسباطه فانّ اولاده بعد فی الطریق، «إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ» ادرکه شمّا، هنوز کاروان بر در مصر بود که یعقوب با بنازادگان خویش میگوید که من بوی یوسف مییابم، از آنجا که کاروان بود تا به کنعان هشتاد فرسنگ بود، ابن عباس گفت هشت روزه راه بود و باد بوی پیراهن بمشام یعقوب رسانید بفرمان اللَّه، و یعقوب این از آن گفت که بوی بهشت بوی رسید و دانست که در دنیا بوی بهشت جز از آن ندمد. و من ذهب الی انّه قمیصه الّذی کان یلبسه، قال بلغت ریح یوسف، یعقوب علی بعد المسافة معجزة حیث کانوا انبیاء، «لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ» ای تکذّبونی و تنسبونی الی الخرف و فساد العقل. و التّفنید فی اللغة تضعیف الرّأی، و الفند ضعف الرّأی، و جواب لو لا محذوف، تقدیره لو لا ان تنسبونی الی ضعف الرّأی لقلت انّه قریب.