وفاداری. [ وَ ] ( حامص مرکب ) درستی و صداقت و راستی و نمک به حلالی. ( ناظم الاطباء ). در دوستی ، زناشوئی یا خدمت به مردم صادق و صمیمی بودن. صاحب وفا بودن. وفادار بودن : آمدیم اندر تمامی داستان وز وفاداری جمع راستان.مولوی.دل منه بر دنیی و اسباب او زآنکه از وی کس وفاداری ندید.حافظ.
معنی کلمه وفاداری در فرهنگ عمید
باوفا بودن، پایداری در دوستی و به سر بردن عهد و پیمان.
معنی کلمه وفاداری در فرهنگ فارسی
دردوستی زناشویی یا خدمت بمردم صادق و صمیمی بودن : ((دل منه بر دنیی و اسباب او زانکه از وی کسی وفاداری ندید. ) ) (حافظ )
معنی کلمه وفاداری در دانشنامه عمومی
وفاداری خود گذری و سر سپردن به فرد، کشور و گروه و باوری می باشد. وفاداری ویژگی غریزی ای است که در همهٔ جانوران وجود دارد لیکن در شماری از جانداران مانند انسان و سگ بیشتر نمایان شده. برخی از انسان ها بسیار وفادار به عقیده، کشور و فرقه بوده بعضی آنها در این راه حاضرند جان خود را دهند. فرهنگ، دین و مذهب، تعلیم و تربیت می تواند در مقدار وفاداری انسانها اثری داشته باشد. در بسیاری از ادیان، جهان بینی ها و اسطوره ها از وفاداری به عنوان یک ویژگی ستایش شده یاد می شود. وفادار: فردی که نسبت به کشور و ارزش های جامعه پایبند بوده و تلاش خود را برای پابرجایی آنها دریغ نکند. کنفوسیوس بیش از هر چیز در اخلاق، به لی ( کنفوسیانیسم ) ( Li ) یعنی آیین و قواعد رفتار انسان توجه کرد. بی نظمی اجتماعی روزگار خود یا وضع و حال رو به زوال نظام فئودالی راه بی نظمی اخلاقی می دانست و آن را نتیجه ناتوان شدن و سقوط سنت ها و باورهای کهن می شمرد. به عقیده او شاه باید کشور را خوب اداره کند و مردم باید وفادار باشند که به این ترتیب کشور در محیطی آرام اداره می شود؛ یعنی هر نفر باید طبق نقش خود کار خود را انجام دهد. کار شاه خوب اداره کردن، و کار مردم وفاداری ( 忠 ) به شاه است. پادشاهان این اندیشه را به نفع حکومت خود می دانستند و از این رو، اندیشه کنفوسیانیسم را در جایگاه بسیار برتری قرار داده اند. روح بوشیدو، به عنوان «قلب ژاپنی» شناخته می شود و حتی امروزه نیز اغلب از آن به عنوان پایه وفاداری به شرکت ها و سازمان های ژاپنی استفاده می شود. با این وجود سابقه وجود وفاداری در بین سامورایی ها نظریه بی ربطی است. در واقع سامورایی هایی که در داستان هیکه ( در مورد نبرد میان دو خاندان تایرا و خاندان میناموتو برای چیرگی بر ژاپن در پایانه های سدهٔ دوازده میلادی در خلال جنگ گِنپِی ( ۱۱۸۰–۱۱۸۵ ) ) ظاهر می شوند همیشه به ارباب خود خیانت می کنند. در واقع وفاداری در دوره جنگ های داخلی ژاپن یا دوره سنگوکو متخاصم بود که مورد تأکید قرار گرفت. گفته می شود اربابان که از گه کوکوجو ( به معنای سرنگونی یا فراتر رفتن از مافوق ) که در این دوره رواج پیدا کرده بود می ترسیدند، زیردستان خود را مجبور به پذیرفتن وفاداری می کردند. سپس، در دوره میجی، برای نوسازی کشور این طرز فکر گسترش داده شد که «برای مردم یک فضیلت است که با وفاداری برای کشور کار کنند»، نیتوبه اینازو این تفکر را به صورت بوشیدو تعمیم داد. به عبارت دیگر، بوشیدو یک روح سنتی یا ارزش سنتی ژاپنی ها نیست، بلکه صرفاً چیزی است که ایجاد شده و برای توجیه وفاداری به کشور و مشاغل مورد استفاده قرار گرفته است. وفاداری (فیلم). وفاداری ( انگلیسی: Fidelity ) یک فیلم درام فرانسوی است که در سال ۲۰۰۰ میلادی منتشر شد. • سوفی مارسو • پاسکال گرگوری • گیوم کنه • میشل سوبور • ماگلی نوئل • ادیت اسکوب • مارینا آندز • کساوری ژووافسکی وفاداری (فیلم ۲۰۱۹). وفاداری ( روسی: Верность ) یک فیلم روسی درام اروتیک محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی نیگینا سیفولایوا است. زن پزشکی در یک ازدواج ناموفق پس از آنکه متوجه می شود شوهرش در ظاهر به او خیانت می کند، زندگی دوگانه غیرقابل کنترلی را با روابط نامشروع آغاز می کند.
معنی کلمه وفاداری در ویکی واژه
fedeltà
جملاتی از کاربرد کلمه وفاداری
در تعالیم بهائی روابط جنسی تنها در چارچوب ازدواج و فقط بین زن و شوهر تعریف شدهاست. آموزههای بهائی پیروان این آئین را به پاکدامنی و رعایت موازین اخلاقی قبل از ازدواج و وفاداری کامل به همسر بعد از ازدواج توصیه میکند.
محرم سرّ و علمدار حسین در وفاداری علم در نشأتین
امپراتور تنمو (۶۷۳–۶۸۶) در ژاپن تلاشهایی برای داشتن یک ارتش ملی اجباری انجام داد، اما این امر محقق نشد و در قرن دهم ژاپن در عوض به مالکان فردی تکیه کرد تا مردانی را برای درگیریها و جنگها فراهم کنند. این زمین داران اسب دار آغازگر طبقه سامورایی بودند و مردانی که زمین را برای زمین داران کار میکردند در زمان جنگ به سربازان پیاده معمولی تبدیل شدند. این سربازان پیاده میتوانستند پیوندهای طولانی و وفاداری به زمیندارانی داشته باشند که به نسلهای متمادی برمیگردد.
وفاداری چه داری از کسی چشم که کاری جز جفاکاری ندارد
لب مبند از ناله، می دانم جفا داری سلیم گریه ای سر کن که یار بی وفاداری سلیم
دلم کاین وفاداری اندوخته وفا را ز مهر تو آموخته
عمرم همه شد صرف وفاداری خوبان یک اهل وفا در همه شیراز ندیدم
آشنا بیگانه گشتم در وفاداری تو از چه رو آخر ز خود بیگانه می داری مرا
ثبات عهد تو باغی بود کش از گلبرگ گلی نرسته بغیر از گل وفاداری
اول به بانگِ نای و نی، آرد به دل پیغامِ وی وانگه به یک پیمانه مِی، با من وفاداری کند
به عهد جنس ما کم جو نشان عهد حسن از ما برو بلبل چه میخواهی ز گل بوی وفاداری
دیگری را کی خلاصی باشد از دستان تو؟ کاوحدی را میکشی با این وفاداری که هست