وعید

معنی کلمه وعید در لغت نامه دهخدا

وعید. [ وَ ] ( ع اِ ) وعده بد. مقابل وعده که نوید و مژده و وعده خوب است. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) :
ز توحید و قرآن و وعد و وعید
ز تأیید و از رسمهای جدید.فردوسی.این همه آمد شد و وعد و وعید
ازبرای امتحان خواهد بُدَن.عطار.چو عاصی ترش کرده روی از وعید
چو ابروی زندانیان روز عید.سعدی.|| هدیر شتر نر چون آهنگ جَستن نماید. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).
وعید. [ وَ ] ( ع مص ) بیم کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). تهدید. ( اقرب الموارد ). || وعده بد کردن. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه وعید در فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) وعدة بد دادن ، بیم دادن . ۲ - (اِ. ) وعدة بد، تهدید.

معنی کلمه وعید در فرهنگ عمید

وعدۀ بد.

معنی کلمه وعید در فرهنگ فارسی

وعده شروبدی دادن، بیم دادن، وعده بد
(اسم ) وعد. بد تهدید : (( ...چون ماه رمضان بود این تهدید و وعید را تا عید در توقف داشتند. ) )
بیم کردن تهدید

معنی کلمه وعید در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وعد به معنای عهد و تعهد کردن به انجام کاری را گویند؛ خواه امر خیر یا شر که با قرینه مشخص می شود. واژه وعید از وعد گرفته شده ولی فقط در وعده شر و تهدید به کار می رود.
"وعد" در لغت به معنی عهد می باشد
و در اصطلاح عبارتست از تعهّد کردن به انجام أمری، خواه آن أمر خیر باشد یا شرّ، و اختصاص پیدا کردن به یکی از آنها بواسطه قرینه، معین می‏شود.
معنای وعید
"وعید" که از وعد گرفته شده خبری است که فقط در وعدۀ شر و تهدید استعمال می گردد.
تفاوت وعده با وعید
← تفاوت از لحاظ استعمال
...
[ویکی شیعه] وعید تهدید و ترساندن به عذاب. یکی از راه های دین برای هوشیار نمودن و هدایت به خیر است. با وعده تفاوت دارد.تخلف از وعید برای خداوند ممکن است و تحقّق وعیدها بر اساس استحقاق بندگان است که در میان متکلمان موافق و مخالف دارد.
وعید تهدید وترساندن به عذاب است. این کلمه در قرآن شش مرتبه تکرار شده و افراد را از تحقّق وعیدهای الهی انذار داده و عاقبت کسانی که وعیدهای الهی را اهمیت داده و همچنین عاقبت کفار که وعیدهای الهی را دروغ پنداشتند را ذکر نموده است.
این افراد یا گروه ها در قرآن به خلود در آتش وعید داده شده اند:کافران، مشرکان، و منافقان
[ویکی اهل البیت] وعید خبری است که در شر و تهدید استعمال می گردد.
"وعد" در لغت به معنی عهد می­باشد و در اصطلاح عبارتست از تعهد کردن به انجام أمری، خواه آن أمر خیر باشد یا شرّ و اختصاص پیدا کردن به یکی از آنها بواسطه قرینه، معین می شود. و "وعید" که از وعد گرفته شده خبری است که فقط در وعده شر و تهدید استعمال می­گردد.
در قرآن برای حفظ روحیه خوف و رجا به تناسب وعده­های نیک به مؤمنان به انذار انسانها نیز پرداخته و آنها را از سرپیچی دستورات خداوند بیم داده است تا از این راه، بقاء حیات نوع بشر را تداوم بخشیده و به مسیر کمال رهنمون گردد.
واژه وعید در قرآن شش مرتبه استعمال شده است و انسانها را از تحقق وعید­های الهی بیم داده و عاقبت کسانی که وعید­های الهی را جدی گرفته و همچنین عاقبت کفار که وعیدهای الهی را دروغ انگاشتند را یادآوری نموده است که ما برخی از این وعیدها را ذکر نموده و بررسی می­نماییم:
یکی از گروههایی که مخاطب وعیدهای خداوند قرار گرفته­اند کفار می­باشند چرا که این گروه به عنوان اصلی­ترین دشمن حق جویان به حساب می­آمدند، آنها به دلیل لجاجت از ایمان آوردن خود و دیگران جلوگیری می­کردند و أنبیاء الهی و کتب آنها را تکذیب می­نمودند لذا خداوند برای مقابله با این رفتارها، وعیدهای متفاوتی از جمله وعید عذاب در دنیا و آخرت به آنها داده است که نمونه­ های آن در قرآن فراوان به چشم می­خورد: «فَإِذا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ فَذلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ عَلَی الْکافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ»؛ و هنگامی که در صور دمیده شود، آن روز روزی سخت است و برای کافران آسان نیست.
در این آیات خداوند به کافران که آیات الهی را مسخره کرده و قرآن را سحر نامیدند، وعید شدیدی می­دهد و به آنها روزی سخت و مصیبت بار را وعده می­دهد.
منافقان از دیگر گروههایی هستند که خداوند به آنها وعید داده است: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لایَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُم ... أُولئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِاللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیم »؛ ای فرستاده (خدا)! آنها که در مسیر کفر شتاب می کنند و با زبان می گویند: «ایمان آوردیم» و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند... آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند، در دنیا رسوایی و در آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد.
[ویکی الکتاب] معنی وَعِیدِ: وعده شرّ - وعده عذاب (کلمه "وعد" بدون همراهی با کلمه وعید هم معنای وعده خیر می دهد و هم به معنای وعده شر . ولی اگر هر دو با هم در کلامی بیایند ، وعد به معنای وعده خیر ، و وعید به معنای وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولی خلف وعید نشانه...
معنی یَعِدُکُمْ: به شما وعده می دهد (اگر این وعده وعده ی بد و شر باشد (وعید) آنگاه معنی ترساندن هم می دهد )
معنی یَعِدُهُمْ: به آنان وعده می دهد (اگر این وعده وعده ی بد و شر باشد (وعید) آنگاه معنی ترساندن هم می دهد )
معنی وَعْدَ: وعده (کلمه "وعد" بدون همراهی با کلمه وعید هم معنای وعده خیر می دهد و هم به معنای وعده شر . ولی اگر هر دو با هم در کلامی بیایند ، وعد به معنای وعده خیر ، و وعید به معنای وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولی خلف وعید نشانه ی کرم و لطف به ...
معنی وَعْدَکَ: وعده ی تو (کلمه "وعد" بدون همراهی با کلمه وعید هم معنای وعده خیر می دهد و هم به معنای وعده شر . ولی اگر هر دو با هم در کلامی بیایند ، وعد به معنای وعده خیر ، و وعید به معنای وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولی خلف وعید نشانه ی کرم و لط...
معنی وَعْدَهُ: وعده ی او (کلمه "وعد" بدون همراهی با کلمه وعید هم معنای وعده خیر می دهد و هم به معنای وعده شر . ولی اگر هر دو با هم در کلامی بیایند ، وعد به معنای وعده خیر ، و وعید به معنای وعده شر خواهد بود.لذا خلف وعده مقبوح و زشت است ولی خلف وعید نشانه ی کرم و لط...
معنی دِینَ: پاداش - به معنای مطلق جزا است ، چه وعده باشد و چه وعید -مجموع یا قسمتی ازاحکامی که خداوند بر انبیای خودش نازل کرده (در جمله "أَلَا لِلَّهِ ﭐلدِّینُ ﭐلْخَالِصُ " منظور عبادت است)
معنی یَعِدُکُمُ: به شما وعده می دهد (اگر این وعده وعده ی بد و شر باشد (وعید) آنگاه معنی ترساندن هم می دهد .حرکت آخرش از جهت تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد می باشد)
معنی یَعِدُهُمُ: به آنان وعده می دهد (اگر این وعده وعده ی بد و شر باشد (وعید) آنگاه معنی ترساندن هم می دهد .حرکت آخرش از جهت تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد می باشد)
معنی لَا یَدِینُونَ: متدین نمی شوند - دیندار نمی شوند - به احکام الهی عمل نمی کنند (کلمه دین بر مجموع یا قسمتی از احکامی که خداوند بر انبیای خودش نازل کرده اطلاق می گردد و این کلمه در اصل معنی پاداش و جزا می دهد چه در مورد کار خیر (وعده ) و چه در مورد کار شر (وعید) )
ریشه کلمه:
وعد (۱۵۱ بار)
راغب گوید: وعد در وعده خیر وشر هر دو بکار رود گویند: «وَعَدْتُهُ بِنَفْعٍ وَ ضَرٍ»... ولی وعید فقط در وعده شر گفته می‏شود. فعل آن «اَوْعَدَ ایعاداً»است. نگارنده گوید: دلیل قول راغب استعمال قرآن مجید است. . این «وعد» در خیر است . این «وعد» در شر و اشاره بوعده عذاب نسبت به قوم صالح «علیه‏السلام» است ایضا . فعل اول در وعده خیر ودوم در وعده شر وعذاب است. ایضاآیه . و . و نظائر آن که در باره شر و عذاب می‏باشد. * مواعده: هم برای مفرد باشد و هم بین الاثنین چنانکه در اقرب الموارد گفته است . مواعده در آیه بین الاثنین نیست و به معنی وعده است یعنی آنگاه که به موسی چهل شب را وعده کردیم که در میقات باشد و الواح تورات را دریافت کند، سپس شما گوساله را برای عبادت اخذ کردید. * تَوعُدو اِنَعاد: بین الاثنین است به قولی تواعد در خیر و اتعاد در شر است. . اگر با همدیگر وعده کرده بودید در وعده اختلاف می‏کردید. ایعاد: ظاهرا در شر است گویند: «اَوْعَدَهُ ایعاداً تَهَدَّدَهُ» یعنی او را تهدید کرد «اَوْعَدَهُ السِجْنَ» . ننشینید در هر راهی که مردم را می‏ترسانید واز راه خدا باز می‏دارید. ظاهر ان است که قوم شعیب «علیه السلام» در سراه مؤمنان می‏نشسته و آنها را تهدید می‏کرده‏اند. *** مَوْعِد: (به فتح میم و کسر عین) مصدر میمی به معنی وعد و اسم زمان و مکان است مثل . در وعده و عهد من تخلف کردید گفتند: ما از پیش خود وعده تو را تخلف نکردیم. همچنین است موعدة. و در آیه . به معنی مکان است یعنی: هر که از دسته‏های کفر به آن کفر ورزد وعده گاه و مکان او آتش است. و در آیه . مراد زمان است. میعاد: مواعده. وعد. طبرسی فرموده: میعاد به معنی وعده است چنانکه میقات به معنی وقت. در کتب لغت مواعده و وقت نیز گفته‏اند. . خداوند به وعده‏اش تخلف نمی‏کند.

معنی کلمه وعید در ویکی واژه

وعدة بد دادن، بیم دادن.
وعدة بد، تهدید.

جملاتی از کاربرد کلمه وعید

گروه‌هایی از بازنشستگان شرکت مخابرات در تهران، بندرعباس، اصفهان، اردبیل، اهواز، کرمانشاه، گیلان و کردستان، در اعتراض به وضعیت معیشتی خود، با دادن شعارهای اعتراضی تجمع‌های اعتراضی برپا کردند. معترضان در تهران شعار میدادند: «وزیر بی‌لیاقت، استعفا استعفا.»، در اردبیل شعار: «وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه.»، در گیلان شعار: «فریاد بازنشسته، اجرای آیین‌نامه.»، در بندرعباس شعار: «سهامدار عمده، حق ماها رو خورده.» سر دادند. در اصفهان شعار «تا حق خود نگیریم، از پا نمی‌نشینیم.» سردادند و در کردستان و کرمانشاه نسبت به بی توجهی حکومت به مطالبات معیشتی آنها اعتراض داشتند.
تا امید و بیم حاصل گردد از وعد و وعید وین دو معنی را به فرقان در بشیرست و نذیر
فَتَرَبَّصُوا ای توقّعوا و انتظروا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ این بر سبیل وعید گفت. یعنی که اگر آن همه دوستر می‌دارید از هجرت به مدینه از بهر خدای و رسول صبر کنید و منتظر فرمان خدای باشید، یعنی عذاب این جهانی و هو القتل، یا عقاب آن جهانی. و گفته‌اند: امر اینجا فتح مکه است، به تهدید با ایشان می‌گوید: فَتَرَبَّصُوا مقیمین بمکّة حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بفتح مکّة فیسقط فرض الهجرة. وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ تهدید لهؤلاء بحرمان الهدایة.
«أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَیْنا کِسَفاً» بفتح سین قراءت عاصم است و نافع و ابن عامر جمع کسفة و هی القطعة باقی بسکون سین خوانند، کسفا یعنی طبقا و اشتقاقه من کسفت الشی‌ء اذا غطّیته، از اقتراحات ایشان یکی این بود که ایمان نیاریم تا آن گه که آسمان فرو افکنی بر ما پاره پاره گشته چنانک گفتی که برستاخیز چنان خواهد گشت. و گفته‌اند پیش از نزول این آیت از آسمان آن آیت فرو آمده بود که: «إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفاً مِنَ السَّماءِ» پس ایشان باستهزاء باز گفتند که ایمان نیاریم بتو تا آن گه که از آسمان طبقی فرو افکنی بر ما چنانک خود گفته‌ای، «أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ» یا خدای را آری تا ترا گواهی دهد چنانک می‌گویی که خواهد آمد روز رستاخیز بداوری، «وَ الْمَلائِکَةِ قَبِیلًا» یعنی تأتی بهم حتّی نراهم مقابلة و معاینة یشهدون لک بالنّبوة. و قیل قبیلا ای ضمینا و کفیلا علی صدق دعواک و وفائک بالوعد و الوعید. و قیل قبیلا ای مجتمعین اجتماع القبائل، یقال قبلت به اقبل قبالة کما تقول کفلت به اکفل کفالة و کذلک قول النّاس قد تقبل فلان بهذا ای تکفل به.
البوعید یکنبی، روستایی از توابع بخش حمیدیه شهرستان اهواز در استان خوزستان ایران است.
پرستاران چندین بیمارستان در شیراز، لامرد، کهگیلویه و بویراحمد، در اعتراض به عدم رسیدگی به درخواست‌هایشان شامل پرداخت نشدن عادلانه تعرفه، کارانه، و اضافه‌کار با دادان شعار «وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه» تجمع‌های اعتراضی برپا کردند.
نوبهار است و گل و موسم عید، ای ساقی باده نوش و گذر از وعد و وعید، ای ساقی
جان و دل ولی و عدوی تو روز و شب از وعده و وعید تو پر نور و نار باد
اینست که اللَّه گفت: عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ. کسایی «عرف» بتخفیف خواند بر معنی وعید، ای جازی علیه کمال تقول: قد عرفت ما صنعت. یعنی: سأجازیک علیه. این چنانست که پارسیان گویند از سر غضب و تهدید: آری بدانستم فعل تو، یعنی که پاداش فعل تو بتو رسانم. رسول خدا (ص) با حفصه همین گفت و پاداش وی آن بود که او را طلاقی داد و با خانه پدر فرستاد.
وعدهٔ خلد و وعید حشر بنماید همی دست او در بزمگاه و تیغ او در رزمگاه
تا با فساد باشد همواره کون عالم تا با وعید باشد پیوسته وعد یزدان
خادمان خواجه را از این وعید پا و سر در لرزه شد مانند بید