وصیف
معنی کلمه وصیف در فرهنگ معین
معنی کلمه وصیف در فرهنگ عمید
معنی کلمه وصیف در فرهنگ فارسی
معنی کلمه وصیف در ویکی واژه
وصف کننده.
وصفاء.
جملاتی از کاربرد کلمه وصیف
خداوندان، به درگاه تو، چاکر سخندانان، بتوصیف تو الکن
چنان کاسمای او باشد معلا ز توصیف و تنزه نزد دانا
عمریست که دل از پی توصیف جمالت بگشوده بمفتاح سخن نور دلائل
مدتی داود برآن بد سرشت کرد توصیف گلستان بهشت
عیب باشد پیش ارباب ر توصیف خویش بس بود در خودستایی تیغ را جوهر زبان
تو آن آصف نشانی کاوفتاده ز توصیف سلیمانی در اقطار
بتوصیف ذات و صفاتش چه یارا زبان و قلمرا که بودند عارف
سرکن توصیف ما بآخر بس کن تعریف ما تقدم
تا کشم در رشته توصیف توحید تو را لؤلؤ منظوم از آنم در دهان افکندهای
توصیف زلف پرشکنت کردم گردید بزم ما شب یلدا گرم
آشپزی پاکستانی (اردو: پاکستانی پکوان) را میتوان ترکیبی از سنتهای آشپزی شبهقاره هند، آسیای مرکزی و همچنین عناصر حاضر از میراث مغولی آن توصیف کرد. تنوع آشپزی پاکستانی از تنوع قومیتی و فرهنگی این کشور نشأت میگیرد.