وصول

معنی کلمه وصول در لغت نامه دهخدا

وصول. [ وُ ] ( ع مص ) وصلة. صلة. رسیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر ) ( ناظم الاطباء ) :
گفتم عنان مرکب تازی بگیرمش
لیکن وصول نیست به گرد سمند او.سعدی.اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
رسد به دولت وصل تو کار من به اصول.حافظ.- وصول شدن ؛ رسیدن. به دست آمدن. حاصل شدن. ( ناظم الاطباء ).
|| رسیدن به مقصود. ( ناظم الاطباء ). || ( اِمص ) وصل. وصال :
نه دست با تو درآویختن نه پای گریز
نه احتمال فراق و نه اختیار وصول.سعدی. || رسیدگی. ( ناظم الاطباء ). || ادراک. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). دریافت. حصول و تحصیل. ( ناظم الاطباء ).
- وصول کردن ؛ تحصیل کردن. به دست آوردن. ( ناظم الاطباء ). دریافت کردن.
|| ( اِ ) رسید. ( ناظم الاطباء ). نزد مولدین برگه کوچکی است که در آن مبلغ وصول پول و نحو آن از کسی به دیگری درج میشود. ج ، وصولات. ( از المنجد ).
- وصول باقی ؛ تتمه حساب و باقی حساب و مقداری از وجوه که جمعآوری نشده باشد. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه وصول در فرهنگ معین

(وُ ) [ ع . ] (مص ل . ) رسیدن ، ورود.

معنی کلمه وصول در فرهنگ عمید

رسیدن، ورود.
* وصول کردن: (مصدر متعدی )
۱. به دست آوردن.
۲. پولی یا چیزی از کسی گرفتن.

معنی کلمه وصول در فرهنگ فارسی

رسیدن، ورود، وصول کردن، بدست آوردن پول یاچیزی
۱- (مصدر ) رسیدن . ۲- (اسم ) رسیدگی ورود : ((... از وصول و نزول موکب ظفر قرین رتب. سپهر برین یافت . ) ) ۳- دریافت . ۴- پیوستن عارف بحق تعالی . یا زیب وصول بخشیدن (دادن ) .

جملاتی از کاربرد کلمه وصول

ما را کجا به کوی تو ممکن بود وصول که آنجا خیال را نبود قدرت نزول
نکته مهم اینست که چون جواب آزمایش کشت، ممکن است تا چند روز طول بکشد، لازم است پزشک معالج در موارد مشکوک هرچه زودتر درمان انتخابی خود را شروع نماید و بعد از وصول جواب کشت، درمان را ادامه دهد.
در عرفان، اخلاق با رویکردی سلوکی - عرفانی شکل یافته‌است و در طول قرون متمادی به وسیله عارفان تحقق پیدا کرده و ترویج شده‌است. اخلاق عرفانی بر سیر و سلوک و کشف و شهود مبتنی است، که اخلاق قبل از وصول، حین وصول و بعد از وصول را با مراتب وجودی از تخلیه تا فنای شهودی دربرمی‌گیرد. این اخلاق بدین‌گونه است که از کتاب و سنت بهره جسته‌است.
آزادی‌خواه دربارهٔ علت این اقدام نمایندگان، گفت: چندی پیش هیئت رئیسه مجلس اعلام کرد سؤال از رئیس‌جمهور به دلیل اینکه چند نماینده امضاء خود را پس گرفته‌اند از دستور کار خارج شده‌است. اما چند نماینده در چند روز گذشته این طرح سؤال را امضا کرده‌اند و نمایندگان از هیئت رئیسه درخواست داشته‌اند که این طرح اعلام وصول شود که هیئت رئیسه مجلس اعلام کرد باید برای اعلام وصول حداقل یک هفته از زمان به حد نصاب رسیدن امضاها گذشته باشد.
گرم تکاپوی وصول مراد ذره و خور، رخت به صحرا نهاد
به دلیل غلط آن کس که زند لاف وصول بسته چشمی است که در چه به عصا افتاده است
یقین دانست شد حاجت قبولش ز عشق آمد عیان صاحب وصولش
ابر: نزد صوفیان، ابر حجابی است که سبب وصول شهود باشد به واسطه کوشش و اجتهاد.
قبولم کن که تو از حق قبولی تو در سرّ یقین صاحب وصولی
و برزویه دست و پای نوشروان ببوسید و گفت: ایزد تعالی همیشه مَلک را دوستکام داراد، و عز دنیا به آخرت مقرون و موصول گرداناد، اثر اصطناع پادشاه بدین کرامت هرچه شایع تر شد، و من بنده بدان سَروَر و سرخ روی گشتم، و خوانندگان این کتاب را از آن فواید باشد که سبب نقل آن بشناسد، و بدانند که طاعت ملوک و خدمت پادشاهان فاضلترین اعمال است، و شریف آن کس تواند بود که خسروان روزگار او را مشرف گردانند، و در دولت و نوبت خویش پیدا آرند.
با وصول درخواست تجویز اعاده‌دادرسی، موضوع به حوزه معاونت قضایی یا قضات و مشاورین رئیس قوه ارجاع می‌گردد و آنان با مطالبه پرونده محاکماتی و مطالعه آن، مبادرت به تنظیم گزارشی دقیق و مستند و مستدل در خصوص پرونده و جهات خلاف شرع بیَن بودن رای صادره می‌نمایند و درخواست تجویز اعاده دادرسی و گزارش تنظیمی را در حداقل زمان ممکن به ضمیمه پرونده به دفتر ریاست قوه قضاییه ارسال می‌نمایند. نهایتاْ رئیس قوه قضاییه با احراز خلاف شرع بیَن بودن رای صادره بر اساس گزارش تنظیم شده، دستور تجویز اعاده‌دادرسی را صادر می‌کند. رئیس قوه قضاییه همچنین می‌تواند ضمن صدور دستور تجویز اعاده‌دادرسی، دستور توقف اجرای حکم را نیز صادر نماید.
گفتم عنان مرکب تازی بگیرمش لیکن وصول نیست به گرد سمند او
در این مفهوم، تورم منفی در نقطه مقابل تورم است که تأثیرش وصول مالیات از دارندگان وجه نقد و وام دهندگان (پس‌انداز کنندگان) و استفاده از آن برای کمک به قرض گیرندگان (و دولت) است و منجر به سرمایه‌گذاری بد به صورت سرمایه‌گذاری اضافه می‌شود.