وصلی
معنی کلمه وصلی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه وصلی
این شراب مست ما از موصلی خوشتر بود ذوق خوردن گر کسی را نیست ما را چاره نیست
بیا ای شعله تا دل فال وصلی از تو بردارد که این شمع خموش امشب نگاهی در سفر دارد
ابن جامع که بابت صدای رسایش شناخته میشد، قطعات موسیقی بسیاری ساخت و گفته میشد که آواز او احوال شنوندگان را دگرگون میکرد. برخلاف موصلی که به سنتهای موسیقی عربی اصرار میورزید، ابن جامع پیرو نوآوری در موسیقی عربی بود. پیروان این دو نیز دو گروهِ رقیب را شکل دادند که بعدتر پیشگام دو مکتب در موسیقی عرب شدند؛ یکی مکتب کهن یا کلاسیک (به رهبری اسحاق موصلی، فرزند ابراهیم موصلی) و دیگری مکتب رمانتیک (به رهبری ابراهیم بن مهدی از شاگردان ابن جامع).
دمی وصلی ز کل بخشم در اینجا که بیشک ناشده وصلم در اینجا
در میان جان حیدر احمد است عشق را با حسن، وصلی سرمد است
قسمت گردون اگر بودی بقانون مراد عاشق بیچاره هم وصلی زیاری داشتی
چون ره خانه ندانید که زاده وصلید چون سره و قلب ندانید کز این بازارید
خوشا وصلی که آن آخر ندارد کسی باید که در آن پایدارد
گفتی که با تو روزی وصلی به هم برآرم این وعده بس خوشستی گر دلپذیر بودی
خرسند به هیچ است کلیم از چمن حسن بر سر زده است آن گل وصلی که نچیده است
چرا آخر چنین مستی تو ای دل نکردی وصلی اینجاگاه حاصل
نسب کاملش «مهذّبُالدین ابوالفرج عبدالله بن اسعد بن علی بن عیسی بن علی ابن الدهّان موصلی حمصی» ذکر شده است. در موصل به سال ۱۱۵۷م/ ۵۵۲ق زاده شد. از زندگیاش در موصل، آگاهیهایی نیست. به مصر کوچید و آنجا طلائع بن رزیک را مدح کرد. پس از مصر به شام رفت و در حمص ساکن شد. هرچندگاه به دمشق میرفت و نزد علمای آنجا میماند. در حمص، به تدریس میپرداخت. یک بار در مدرسهای در حمص با عمادالدین اصفهانی دیدار کرد. درگذشت ابن الدهّان موصلی در شعبان ۵۸۱ق/اکتبر ۱۱۸۶م روی داد.