وشن
معنی کلمه وشن در لغت نامه دهخدا

وشن

معنی کلمه وشن در لغت نامه دهخدا

وشن. [ وَ ] ( ع ص ) زمین بلند. || شتر آکنده گوشت و دفزک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).
وشن. [ وَ ش َ ] ( ص ) آلوده. || ( اِ ) آلایش. آلودگی. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || احتلام. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه وشن در فرهنگ معین

(وَ شَ ) (اِ. ) آلودگی ، آلایش .

معنی کلمه وشن در فرهنگ عمید

آلوده.

معنی کلمه وشن در فرهنگ فارسی

(صفت ) آلوده
زمین بلند شتر آکنده

معنی کلمه وشن در فرهنگ اسم ها

اسم: وشن (دختر) (کردی) (تلفظ: vashen) (فارسی: وَشن) (انگلیسی: vashen)
معنی: خوب است، خوب است ( نگارش کردی

معنی کلمه وشن در دانشنامه عمومی

وشن ( به چکی: Všeň ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در شهرستان سمیلی واقع شده است. وشن ۵۴۴ نفر جمعیت دارد و ۲۷۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه وشن

تیرگی شب نرفته از رخ گیتی روشنی صبح نادمیده ز خاور
برو روشن بدان راه یقین را که اینست اعتقاد ابن یمین را
پرتو جمعی ز سر یک تن است مجلسی از مشعله‌ای روشن است
چشم ما روشن به نور روی او است این چنین چشم خوشی بینا بود
در فصل ۶ قسمت ۱۱، که اقتباسی از فیلم ۳۰۰ است، ظاهر ایرانی‌ها را افرادی که ژل حالت دهنده موی زیادی به سر خود می‌زنند و گردن بندهای بزرگ به گردن خود می‌آویزند و پیراهن‌های رنگی می‌پوشند، معرفی می‌کنند.
چشم دشمن، روشن از روز سیاه من شود ظلمت شب سرمه باشد دیده خفاش را
همی پژمراند رخ ارغوان کند تیره دیدار روشن‌روان
دلی که کشتهٔ عشق است زندهٔ ابد است که شمع غنچهٔ چو گل شد فزون بود روشن
چو ماه دولت او زاسمان ملک بتافت زمانه با ز ره آمد به روشنایی ماه
چو پند خردمند در سینه ها سنان تو از روشنی جایگیر
بر وی تو بروشنی از مهر و ماه به زلفین تو ببوی ز مشک سیاه به