جملاتی از کاربرد کلمه وسه
کسب حق از جان و دل باید گزید وسوسه شیطان نمی باید شنید
جمال دوست چو شمع است و من چو پروانه شگفت نیست کزو میخرم بجان بوسه
بین که آدم ز چنان حور آباد به یکی وسوسه چون دور افتاد
الگوهای ایجادی پروسه ایجاد اشیاء را مورد توجه قرار میدهند.
جان ز من میخواست لعلش در بهای بوسهای بیتکلف مختصر چیزی تمنا کرده بود
زدش بوسه بسیار بر دست و پای نشد راضی آن خر که خیزد ز جای
بیامد رکاب پدر بوسه داد به نزدیک او سر به پیشش نهاد
آمپر، بیستویک ساله بود که عاشق دختری بیستوسه ساله شد.
افلاک دهد بوسه ورا بر طرف ذیل ابحار برد سجده ورا بر شرف کم
استان روسه (به بلغاری: Област Русе) نام یکی از استانهای کشور بلغارستان است.
گر رقیب است تو را مانع دیدار حبیب رو خرابش بکن از یکدوسه پیمانه بیا
دادم ببهای بوسه ای جان دیگر چه دهم برای توفیر
یک بوسه ای که دل طلبد ز آن دهان تنگ صد بحث می کند لب حاضر جواب او