وسائل

معنی کلمه وسائل در لغت نامه دهخدا

وسائل. [ وَ ءِ ] ( ع اِ ) وسایل. ج ِ وسیلة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به وسیله شود.

معنی کلمه وسائل در فرهنگ فارسی

(اسم ) جمع وسیله اسباب لوازم (( و با این وسایل و فضایل درخصم شکنی و دشمن شکنی بر مردان جهان فسوس کردی . ) )

جملاتی از کاربرد کلمه وسائل

جای دیگر گفت: أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ آن درمانده فرو مانده، در بلا بیطاقت گشته، که پاسخ کند خواندن او مگر من؟ که نیوشد دعاء او مگر من؟ که فریاد رسد درماندگی وی را مگر من؟ مضطر آنست که خود را دست آویزی نداند، و روزگار بر باد داده خود برابر چشم خویش دارد. دوست از همه وسائل و طاعات تهی بیند. دعاء چنین کسی همچون تیر بود، که سوی نشانه شود.
وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ میگوید: بخدای نزدیکی جویید شما که عابدانید بفضائل، شما که عالمانید بدلائل، شما که عارفانید بترک وسائل، وسیلت عابدان چیست: التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الی آخره. وسیلت عالمان چیست: أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. وسیلت عارفان چیست: قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ. وسیلت عابدان معاملت است. وسیلت عالمان مکاشفت است. وسیلت عارفان معاینت است. وسیلت عابدان راستی است. وسیلت عالمان دوستی است. وسیلت عارفان نیستی است. وسیلت عابدان یادی است بنیاز.
پس از آن که اللَّه ایشان را بی‌راه کرد در کلّ عالم کیست که ایشان را براه باز آرد و کرا وسیلت گیرند چون راه وسائل بر ایشان فرو بستند. ایشان را امروز درخت نومیدی پیر شده، و اشخاص بیزاری بدر آمده، و از هدم عدل گرد نوایست برآمده، و فردا منادی عدل بانگ بیزاری در گرفته که: الْیَوْمَ نَنْساکُمْ کَما نَسِیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا وَ مَأْواکُمُ النَّارُ آری گفتم خاک را بار کشی میباید کرد نه سرکشی. اگر سلطان گدای بی‌نوایی را از میان راه برگیرد و پیش تخت دولت خود بدارد و او را خلعت رفعت پوشاند، گدا را شرط آن بود که خود را فراموش نکند و قدر خود بداند. همواره آن بینوایی و بی‌آبی خویش پیش دیده خویش میدارد.
وسائل سمعی بصری، کابین‌های مجزا، امکان ارسال پیام‌های خصوصی و گروهی، پنل مدیریتی برای استاد و…
این حکم را محمدحسن نجفی در کتاب جواهر الکلام به روایت از کتاب وسائل‌الشیعه، شیخ حر عاملی به نقل از جعفر صادق آورده‌است:
آفکام بر فعالیت‌های ایستگاه‌های رادیویی، تلویزیونی، خطوط ثابت دوربرد تلفنی و موبایل و بر امواج رادیویی وسائل بی‌سیم (از امواج رادیویی تاکسی‌ها تا امواج مورد استفاده قایق‌ها) نظارت می‌کند.
هزینه چنین بازسازی‌هایی، نسبت به روش‌های معمولی بسیار کمتر است. در خودروهای صنعتی، وسائل نقلیه و دستگاه‌های صنعتی که تحت تنش‌های شدیدی قرار دارند، از این روش برای افزایش طول عمر جوش‌ها استفاده می‌شود.
الی نیل العلی اجلی الذرائع الی درک المنی اجدی الوسائل
یا ویح نفسنا بفوات الفضائل یا ویل روحنا بفسادالوسائل
غیر از شما ندارم نزد خدا وسائل یا سادة البرایا یا جامع الفضائل
در دوران طالبان تلویزیون، وسائل فیلمبرداری، ماهواره‌ها، سینماها، موسیقی، تئاتر و دیگر وسائل ارتباط جمعی و رسانه‌های صوتی و تصویری، همه و همه منع اعلام و تحریم شده بود.
لا تخد عن فلمحب دلائل و لدیه من تحف الحبیب وسائل
یکی از گردشگاه‌های زیبا که در بین کوهستان وجود دارد و با وسائل نقلیه هم می‌توان تا آنجا رفت گانه زار است که جائی دیدنی با محیطی فرح‌بخش و چمنزار و آب زلال و رودخانه می‌باشد. محیطی زیبا با درختان بید و توت و سرویس بهداشتی برای گردشگران در این محل وجود دارد.
اگرچه هیچ وسیلت بحضرت تو ندارم هوای روی توام هست بهترین وسائل
قوله: قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بدان که مقامات راه دین بر دو قسم است: قسمی از آن مقدمات گویند که آن در نفس خویش مقصود نیست، چون توبه و صبر و خوف و زهد و فقر و محاسبه، این همه وسائلند بکاری دیگر که وراء آنست و قسم دیگر مقاصد و نهایات گویند که در نفس خویش مقصودند چون محبّت و شوق و رضا و توحید و توکّل این همه بنفس خویش مقصودند نه برای آن می‌باید تا وسیلت کاری دیگر باشد. و حمد خداوند جل جلاله و شکر و ثناء وی ازین قسم است که بنفس خویش مقصودند. و هر آنچه بنفس خویش مقصود بود در قیامت و در بهشت بماند و هرگز منقطع نگردد. و حمد ازین بابست که ربّ العزة در صفت بهشتیان میگوید: وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ و کشر و آفرین قرین ذکر خویش کرده در قران مجید که میگوید جلّ جلاله: فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ و فردا در آن عرصه عظمی و انجمن کبری که ایوان کبریا برکشند و بساط عظمت بگسترانند منادی ندا کند که: لیقم الحمّادون. هیچکس برنخیزد آن ساعت مگر کسی که پیوسته در همه احوال و اوقات حمد و ثناء اللَّه گفته و سپاس داری وی کرده و حق نعمت وی بشکر گزارده و بنده در مقام شکر و حمد آن گه درست آید که در وی سه چیز موجود بود: یکی علم، دیگر حال، سوم عمل. اوّل علم است و از علم حال زاید و از حال عمل خیزد. علم شناخت نعمت است از خداوند جلّ جلاله. و حال شادی دلست بآن نعمت، و الیه الاشارة بقوله عزّ و جلّ: فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا، و عمل بکار داشتن نعمت است در آنچه مراد خداوند است و رضاء وی در آنست. و الیه الاشارة بقوله: اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً.
مسکین او که او را بصنایع شناخت. درویش او که او را بدلائل جست. از صنایع آن باید جست که در آن گنجد. از دلایل آن باید خواست که از آن زیبد. حقیقت توحید بر زبان خبر کی آویزد. این نه آن توحید است که استدلال و اجتهاد بآن پیوندد، یا شواهد و صنایع بر آن دلالت کند، یا بوسیلتی از وسائل مستحقّ گردد.