وریدی

معنی کلمه وریدی در لغت نامه دهخدا

وریدی. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب به ورید: این دارو قابل تزریق از طریق وریدی است.

معنی کلمه وریدی در فرهنگ فارسی

منسوب به ورید این دارو قابل تزریق از طریق وریدی است

معنی کلمه وریدی در فرهنگستان زبان و ادب

[علوم دارویی] ← درون وریدی

جملاتی از کاربرد کلمه وریدی

آزمایش سل فری یک آزمایش غیرتهاجمی (برای جنین) است. این آزمایش بر روی یک نمونه خون وریدی از مادر صورت می‌گیرد و می‌تواند اطلاعاتی در مورد جنین در اوایل بارداری ارائه دهد. این تست تا سال ۲۰۱۵، دقیق‌ترین و قابل‌اعتمادترین تست برای پیش‌بینی و تشخیص سندرم داون در جنین است.
خون در قسمت عمیق مغز از طریق یک شبکه وریدی به سینوس کاورنو در جلو و سینوس‌های پتروزال فوقانی و تحتانی در طرفین و سینوس ساژیتال تحتانی در پشت تخلیه می‌شود. خون از مغز بیرونی به سینوس ساژیتال فوقانی[اش] بزرگ تخلیه می‌شود که در خط وسط بالای مغز قرار دارد. خون از اینجا به خون سینوس مستقیم[اص] در محل تلاقی سینوس‌ها می‌پیوندد.
بهر تیر که افکندی آن شهریار ز بالا بزیر آوریدی سوار
یکی نام گشتاسپ و دیگر زریر که زیر آوریدی سر نره شیر
این دارو چند بار در روز به شکل خوراکی یا به صورت تزریق داخل وریدی تجویز می‌شود.
به مکر و به تدبیر و از رای و ریو به دام آوریدیم کناس دیو
منم آه آن گل زرد ببوستان صنعت تو چنین بپروریدی نه بخویشتن شکفتم
پری‌دخت را آوریدیم پیام به نزدیک سالار فرخنده سام
همی گرد کردی بروز دراز بسوراخ چاه آوریدی فراز
درمان باکتریمی، اندوکاردیت، پنومونی و دیگر عفونت‌های شدید ناشی از استافیلوکوک طلایی به تجویز داخل وریدی طولانی مدت پنی سیلین مقاوم به بتالاکتاماز نیاز دارد.
آفریدی به کرم پروریدی به نعم مگذارم در غم من عطا یاک فزد
عقیقش آوریدی گنج مستی چو یاقوتش بریدی رنج و سستی
ور نبودی حاجت افلاک هم هفت گردون ناوریدی از عدم
کنون رفتیم و عمر ما به سر شد کنون این ره به پایان آوریدیم