ورنجن
معنی کلمه ورنجن در فرهنگ معین
معنی کلمه ورنجن در فرهنگ عمید
معنی کلمه ورنجن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ورنجن
به ساعدکند دست اورنجنش گلوبندی آویزد از گردنش
ز دست این دل پر شیون خویش همی پیچم چو دست اورنجن خویش
ز جنبش، بال مرغان شد نوازن؛ یا بود لرزان بساق و ساعد لیلی وشان، خلخال و اورنجن