ورنج. [ وَ رَ ] ( ص ) آزمند وحریص و خداوند شره. ( ناظم الاطباء ). خداوند حرص و شره را گویند. ( برهان ). حریص. ( انجمن آرا ) : به ظل همای همایون جاهت دو بازوی زاغ ورنج ارج کردم.سوزنی.و ظاهراً در این بیت به جای ورنج ورخج است ؛ یعنی زشت و مکروه. ( انجمن آرا ). || پرخور و شکم پرست. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه ورنج در فرهنگ معین
(وَ رَ ) (ص . ) خداوند حرص و شره را گویند. (وَ رَ ) (ص . ) خداوند حرص و شره را گویند.
معنی کلمه ورنج در فرهنگ فارسی
( صفت ) خداوند حرص و شره را گویند : بظل همی همایون جاهت دو بازوی زاغ و رنج ارج کردم . ( جهانگیری . سوزنی سمرقندی ) توضیح رشیدی گوید : و ظاهرا درین بیت بجای ورنج ورخچ است یعنی مکروه و زشت . مولف فرهنگ نظام نویسد : دربعضی نسخ بجای و رنگ فرخج است و در بعضی سیه پس سند دیگر لازم است و اگر همین شعر لازم باشد معنی حرص میدهد نه حریص ولی در صورت نسخه ورنج صفت زاغ و بمعنی حریص باشد .
معنی کلمه ورنج در ویکی واژه
خداوند حرص و شره را گویند.
جملاتی از کاربرد کلمه ورنج
احمد پورنجاتی (زاده ۱۳۳۳ در قم)، نماینده اصلاح طلب مردم تهران در مجلس ششم و قائم مقام رئیس سازمان صدا و سیما بودهاست.
چنان گردیده جسمم از غم ورنج که نتواند کس آرد درخیالم
اتحادیه آفریقای جنوبی سلفِ تاریخی کشور کنونی آفریقای جنوبی بود. این اتحادیه در ۳۱ مهٔ ۱۹۱۰ میلادی با درهمآمیختن چهار مستعمره پیشین امپراتوری بریتانیا - ناتال، ترانسوال، کیپ و مستعمره رود اورنج- پدید آمد. پس از جنگ جهانی اول، بریتانیاییها بر مستعمره آفریقای جنوب باختری آلمان دست دراز کرد و در عمل کنترل آن را در دست گرفت، هرچند رسماً این بخش ضمیمه خاک اتحادیهٔ آفریقای جنوبی نشد.
چو بشنید مادر بسی شاد شد ز درد و غم ورنج آزاد شد
نیک و بد نفع و ضر و راحت ورنج کز تو بگذشت در سرای سپنج،
ناکا می ورنج است همه حاصل دنیا ور کام بود حاصل از آن نیز چه حاصل
همچوننفس بنایجهان برتردداست درمنزلیم ورنج سفرمیکشیم ما
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال اورنج کانتی اشاره کرد.
هنر چون به رنج است شورنج جو عطا چون ز گنج است شوگنج جو
نقل است که یک شب در صومعه نماز میکرد. ماندگی در او اثر کرد در خواب شد. از غایت استغراق حصیر در چشم او شکست. و خون روان شد و او را خبر نبود. دزدی درآمد چادری داشت، برگرفت. خواست که بیرون شود راه در باز نیافت. چادر بنهاد و برفت. راه بازدید. برفت و باز چادر برگرفت، بیامد باز راه نیافت. باز چادر بنهاد. همچنطن چند کرت تا هفت بار از گوشه صومه آواز آمد که: ای مرد! خود را رنجه مدار که او چندین سال است تا خود را به ماسپرده است. ابلیس زهره ندارد، که گرد او گردد! دزدی را کی زهره آن بود که گرد چادراو گردد برورنجه مباش. ای طرار! اگر یک دوست خفته است یک دوست بیدار است و نگاه دارد.
دل ازهر غم ورنجت آزاد باد چه اندوه بد کت چنین روی داد؟
احمد پورنجاتی، مدیرکل فرهنگی وزارت اطلاعات در دوران محمد ریشهری بود.
دفتر مرکزی آروبا ایرلاینز در اورنجستاد واقع شدهاست و به ۴ مقصد، پرواز مستقیم انجام میدهد.
دلی دارم به تنگی چون دل مور غمین وخسته خوار و زار ورنجور
صدر در این کتاب از علاقه خود به زندگی، فوتبال و سینما سخن میگوید و از چالشها و اتفاقاتی که بعد از مبتلا شدنش به بیماری سرطان با آن در گریبان بود صحبت مینمایند. به گفتهی دختر او، غزاله صدر، عنوان نخست این کتاب، از تهران تا اورنج کانتی، برخلاف مسیر آب بود که به دلیل نامعلومی، تهران به قیطریه تغییر کرد و قسمت برخلاف مسیر آب نیز حذف شد. لازم است ذکر شود که بخشهای انتهایی این کتاب را که شامل روایت یک سال و نیم پایانی عمر حمیدرضا صدر میشود، را غزاله صدر نوشتهاست.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به کلمبوس کرو، باشگاه فوتبال اورنج کانتی بلوز، و باشگاه فوتبال سارایوو اشاره کرد.
مدرسه هنری کالیفرنیا در اورنج کانتی •
وقتی باتلر سیزده ساله بود، نمایندهای از یک شرکت مدیریت بازیگری در نمایشگاه اورنج کانتی با او تماس گرفت و به او کمک کرد تا صنعت سرگرمی را شروع کند. او متوجه شد که از آن لذت میبرد و به زودی شروع به شرکت در کلاسهای بازیگری کرد.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال اورنج کانتی بلوز، اسکای بلو افسی، و وسترن نیویورک فلش اشاره کرد.
پس از آن صدمه ها ورنج بسیار گه آن شد که آرد میوه ای بار