ورغست.[ وَ غ َ ] ( اِ ) برغست. گیاهی باشد مانند اسفناج و آن بیشتر در کناره های جوی آب روید و در آش ها کنند و خورند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : به سان ماده خر خایید ورغست.سوزنی.رجوع به برغست شود.
معنی کلمه ورغست در فرهنگ معین
(وَ غَ ) (اِ. ) برغست ، گیاهی است شبیه به اسفناج که پختة آن در بعضی خوراکی ها به کار می رود.
معنی کلمه ورغست در فرهنگ عمید
= برغست۱
معنی کلمه ورغست در ویکی واژه
برغست ؛ گیاهی است شبیه به اسفناج که پختة آن در بعضی خوراکیها به کار میرود.
جملاتی از کاربرد کلمه ورغست
گرفتم ابنکه دورغست اینهمه سوگند گرفتم اینکه خلافست اینهمه ایمان