ورشکست شدن

معنی کلمه ورشکست شدن در لغت نامه دهخدا

ورشکست شدن. [ وَ ش ِ ک َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مفلس شدن. افلاس پیدا کردن. به افلاس دچار گشتن. ورشکستن. نادار و پریشان گشتن.

معنی کلمه ورشکست شدن در فرهنگ فارسی

مفلس شدن افلاس پیدا کردن

معنی کلمه ورشکست شدن در ویکی واژه

fallire

جملاتی از کاربرد کلمه ورشکست شدن

بازار سهام ایالات متحده در ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ سقوط کرد. تأثیری که این اتفاق بر آلمان گذاشت ویرانگر بود: میلیون‌ها نفر از کار بیکار شدند و چند بانک بزرگ ورشکست شدند. هیتلر و حزب نازی بر آن شدند که از وضعیت اضطراری پیش آمده استفاده ببرند و حامیان حزب را افزایش دهند. آن‌ها وعده دادند که عهدنامه ورسای را باطل، اقتصاد را تقویت و برای بیکاران شغل ایجاد خواهند کرد.