معنی کلمه ورزقان در لغت نامه دهخدا
ورزقان. [وَ زَ ] ( اِخ ) نام یکی از بخشهای پنجگانه شهرستان اهر است. این بخش یکی از مهمترین و حاصلخیزترین بخشهای شهرستان است و در قسمت باختری شهرستان اهر سر راه قدیمی تبریز به اهر واقع و محدود است از شمال به رودخانه ارس و از جنوب به بستان آباد و از خاور به کلیبر و از باختر به بخش جلفا. محصول عمده آنجا غلات و برنج و پنبه و میوجات است. اکثر قراء این بخش در کوهستان واقع و از چشمه سارها و رودخانه های محلی استفاده مینمایند. بخش ورزقان از چهار دهستان تشکیل شده : 1-دهستان اوزومدل ، 87 آبادی و بالغ بر 37193 تن جمعیت. 2- دهستان دیزمار خاوری ، 56 آبادی و بالغ بر 18529تن. 3- دهستان دیزمار باختری ، 55 آبادی و بالغ بر 22703 تن. 4- دهستان مواضعخان 44 آبادی و 15325 تن.
بنابر آمار فوق بخش ورزقان از چهار دهستان و242 آبادی تشکیل شده و 93750 تن جمعیت دارد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.
ورزقان. [ وَ زَ ] ( اِخ ) قصبه ورزقان ، مرکزبخش ورزقان و اوزومدل از شهرستان اهر در مسیر جاده ٔارابه رو تبریز به اهر واقع و دارای 1395 تن سکنه است. آب آن از رودخانه اهرچای و چشمه تأمین می شود. ومحصول آنجا انواع حبوبات و غلات است. این قصبه اداراتی از قبیل بخشداری ، شعبه بهداری و محضر ازدواج و طلاق دارد. دبستان و در حدود ده باب دکان نیز در این قصبه وجود دارد که احتیاجات قراء اطراف و اهالی محل را تأمین مینماید. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).