ورج
معنی کلمه ورج در لغت نامه دهخدا

ورج

معنی کلمه ورج در لغت نامه دهخدا

ورج. [ وَ] ( اِ ) جلوخان و پیشگاه خانه. ( ناظم الاطباء ). || ارج. قدر و مرتبه. ( از آنندراج ) ( برهان ). بزرگی و بزرگواری و عظمت و شأن و شوکت و قدر و لیاقت و قیمت و ارزش و رتبه و درجه و پایه و منصب و شغل. ( ناظم الاطباء ). || فر ایزدی. فره. خوره. ( فرهنگ فارسی معین ) : و کیخسرو بالغ شده بود و با ورج و جمال و دانش و رای و مردمی تمام بود. ( فارسنامه ابن بلخی ). و طایفه ای را از بندگان بغایت لطف اختیار فرمود [ حق تعالی ] و به سعادت عقل ممتاز کرد و ایشان را به فر الهی بیاراست و به ورج پادشاهی [= فر کیانی ] مزین گرداند پس با انبیاء مرسل که ممتاز خلایق بودند وحی فرستاد به توسط ملائکه و آن پیغام است به بندگان خویش و به ملوک عادل ورج داد و آن فری است الهی و نوری است ربانی که از اشعه عالم غیب فیضان کند و فروغی است ربانی که از پرتو لوایح ایزدی لمعان زند و در سینه ملوک مقام سازد و از سینه بر جبین سرایت کند تا به قوت فیض آن بر عالمیان مهتر شود و به مدد تابش آن بر جهانیان غلبه گیرد. ( فرهنگ فارسی معین از فرائد السلوک نسخه خطی کتابخانه ملک ).
سرافرازان دولت را به فر ایزدی یاور
ستمکاران ملت را به ورج حیدری قاهر.ابونصراحمد رافعی.به جایی اوفتی کآنجا خدایی
ترا باشد حقیقت بی ریایی
ز جمله فارغ و از جملگی ورج
دریغا گر ندانی خویش را ارج.عطار.|| کندن. ( برهان ) ( آنندراج ). برکندن. ( برهان ). || کاوش و برکندگی. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) سخت ، در مقابل سست. ( منتهی الارب ). سخت ، در برابر سست. ( برهان ).
ورج. [وِ رَ ] ( اِ ) وج. دارویی است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( برهان ) ( انجمن آرا ). اگر ترکی. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه ورج در فرهنگ معین

(وَ ) [ په . ] (اِ. ) ارزش ، ارج .

معنی کلمه ورج در فرهنگ عمید

ارج، ارزش.

معنی کلمه ورج در فرهنگ فارسی

ارج، ارزش
( اسم ) ۱ - قدر مرتبه شان شوکت . ۲ - فرایزدی فره خوره وطایفه ای را از بندگان بغایت لطف اخیتارفرمود ( حق تعالی ) و بسعادت عقل ممتازکرد و ایشان را به فرالهی بیار است و به نرج پادشاهی ( فرکیانی ) مزین گردانید. پس بانبیائ مرسل که ممتاز خلایق بودند وحی فرستاد بتوسط ملائکه و آن پیغام است ببندگان خویش و بملوک عادل ورج داد و آن فری است الهی و نوری است ربانی که از اشع. عالم غیب فیضان کند وفروغی استکه ازپرتولوایج ایزدی لمعان زند و در سین. ملوک مقام سازد و از سینه بر جبین سرایت کند تا بقوت فیض آن بر عالمیان مهتر شود و بمدد تابش آن بر جهانیان غلبه گیرد... )
وج دارویی است اگر ترکی

معنی کلمه ورج در دانشنامه عمومی

ورج (وبگاه). ورج ( به انگلیسی: The Verge ) یک وبگاه روزنامه نگاری فناوری و شبکه رسانه ای آمریکایی مدیریت شده توسط وکس مدیا است. این شبکه اخبار، داستان های طولانی، کتاب های راهنما، بررسی وسایل و پادکست ها را منتشر می کند.
این وبگاه از چوروس، سکوی اختصاصی وکس مدیا برای انتشار اخبار و مطالب، استفاده می کند. سردبیر این وبگاه نیلای پاتل، ویرایشگر اجرایی آن دیتر بون و کارگردان ویرایشی آن هلن هاولاک است. ورج در ۱ نوامبر ۲۰۱۱ به راه افتاد. این وبگاه پنج جایزه ویبی را در سال ۲۰۱۲ برنده شد.
وبگاه رسمی
معنی کلمه ورج در فرهنگ معین

جملاتی از کاربرد کلمه ورج

نظر تا می کنی در مجلس عمر چو دورجام، عهد جم گذشته ست
نثار کرد بر او هر چه داشت در خورجین!
دلم ندهد که ندهم دل بدستش گرم او دل دهد ورجان ستاند
دهنی دارد پر آتش و آب گویی از خوف ورجا می جنبد
وی کارشناسی ارشد (۱۹۸۷) و دکترایش (۱۹۹۰) در اقتصاد را از دانشگاه جورج میسن ویرجینیا دریافت کرد.
گر دل بخلد چشمت، شاید که تو پی ‌دلبر ورجان ببرد زلفت زیبد که تویی جانان
تومغرور کار ثواب خودی تو مخمورجام شراب خودی
راحتی دارم که با سودای عشقم کار نیست ورجگر سوزی ندارم آهم آتشبار نیست
عقل بر شاه ره عاطفت و سطوت تو مانده در خوف ورجا راست چو اهل اعراف
یا مظفر یا مظفرجوی باش یا نظرور یا نظرورجوی باش
چون ظلمت ونورجهان باشد ز موی و روی تو پیدا به عالمگشته است از این سبب روز و شبی