ودود

معنی کلمه ودود در لغت نامه دهخدا

ودود. [ وَ ] ( ع ص ) دوست. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). محب یا محبوب. ( اقرب الموارد ). دوستدار مطیعان. دوستدار. ( مهذب الاسماء ) ( السامی فی الاسامی ). || بسیارمحبت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). کثیرالحب ؛ بسیاردوستی. ( اقرب الموارد ). بسیار بامحبت. ( ناظم الاطباء ). ج ، وُدَداء. ( منتهی الارب ). مذکر و مؤنث در آن یکسان است ، زیرا وصف است که برای مبالغه آید. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). فعول به معنی فاعل است. ( اقرب الموارد ).
ودود. [ وَ ] ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی. ( ازغیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
با طلب چون ندهی ای حی ودود
کز تو آمد جملگی جود و وجود.مولوی.دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر
که کریم است و رحیم است و غفورست و ودود.سعدی.رحمت بارخدایی که کریمست و لطیف
کرم بنده نوازی که غفور است و ودود.سعدی.

معنی کلمه ودود در فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] (ص . ) بسیار مهربان .

معنی کلمه ودود در فرهنگ عمید

بسیارمهربان، دوستدار.

معنی کلمه ودود در فرهنگ فارسی

بسیارمهربان دوستدار
(صفت ) ۱ - بسیار مهربان بسیار دوست دارنده . ۲ - صفتی است از صفات خدای تعالی : تنور عفو تو گرم آمد ای خدای ودود بدست تبه شود بسته یک خطیر مرا. ) ( سوزنی )
نامی از نامهای خدای تعالی

معنی کلمه ودود در فرهنگ اسم ها

اسم: ودود (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: vadud) (فارسی: وَدود) (انگلیسی: vadud)
معنی: بسیار مهربان، بسیار دوستدار، از نام های پروردگار، از نام ها و صفات خداوند، از نامهای خداوند

معنی کلمه ودود در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] اسم صد و سی و دوم: الودود
لفظ «ودود» در قرآن دو بار آمده و وصف خدا قرار گرفته است، چنان که می فرماید:
(وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّـکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدود).(هود/90)
«از پروردگارتان طلب مغفرت کنید پس به سوی او برگردید، پروردگار من مهربان و دوستدار(بندگان خویش) است».
(إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِید*وَ هُوَ الغَفُورُ الوَدُود).(بروج/13ـ14)
«او است که می آفریند و پس از مرگ باز می گرداند، او آمرزنده و دوستدار است».
ابن فارس می گوید:«ودود» بر وزن فعول حاکی از محبت است، و می تواند به معنی مفعول (محبوب) باشد زیرا خدا محبوب اولیاء ومؤمنان است، و می تواند به معنی فاعل باشد(دوستدار) مانند غفور که به معنی غافر است و مفاد آن این است که خدا بندگان صالح خود را دوست می دارد.و از این که در کنار رحیم و غفور آمده است مناسب همان معنی دوم است.
[ویکی الکتاب] معنی وَدُودٌ: دوستدار(ود نوع خاصی از حب است و آن حبی است که آثار و پیآمدهایی آشکار دارد )
ریشه کلمه:
ودد (۲۹ بار)
«وَدُود» صیغه مبالغه از «ودّ» به معنای محبت است، ذکر این کلمه بعد از کلمه «رحیم» اشاره به این است که، نه تنها خداوند به حکم رحیمیتش به بندگان گنهکارِ توبه کار، توجّه دارد، بلکه از این گذشته آنها را بسیار دوست می دارد، که هر کدام از این دو (رحم و محبت) خود انگیزه ای است برای پذیرش استغفار و توبه بندگان.

معنی کلمه ودود در ویکی واژه

بسیار مهربان.

جملاتی از کاربرد کلمه ودود

چیست می دانی صدای چنگ و عود انت حسبی انت کافی یا ودود
سید ابوالحسن ندوی کتاب «تفسیری سیاسی از اسلام» را در نقد کتاب «اصطلاحات چهارگانه در قرآن» مودودی نوشته است. مودودی در این کتاب چهار اصطلاح قرآنی «اله»، «رب»، «دین» و «عبادت» را مورد بحث قرار داده و مدعی است که در زمان نزول قرآن، مردم عرب معنا و مفهوم کامل و صحیح این عبارات را می‌فهمیدند. اما به تدریج فهم مسلمانان از معنای این کلمات تغییر کرده است.
سید قطب بیشترین تأثیر را از مودودی گرفت.
ابوالاعلی مودودی نخستین کسی بود که مصرانه تلاش کرد رویکرد سیاسی محض به اسلام داشته باشد. او مؤسس جماعت اسلامی پاکستان است. حزبی که در پی احیای اسلام در شبه قارهٔ هند و سپس در پاکستان بوده‌است. او جماعت اسلامی پاکستان را در سال ۱۹۴۱ پایه‌گذاری کرد. تشکیلات او با الگوبرداری از احزاب کمونیست اروپا سازمان یافته بود. با آن‌که «جماعت اسلامی پاکستان» مانند «اخوان‌المسلمین» توفیق سیاسی و اجتماعی چندانی به دست نیاورد، اما تأثیر بینش بنیان‌گذار آن سازمان بر اندیشه مدرن اسلامی، بسیار عمیق بود.
تصوف نقطه دیگر اختلاف ندوی و مودودی است. در حالی که مودودی تصوف را «افیون» می‌پندارد، ندوی معتقد است که تصوف نه تنها افیون نیست، که اتفاقاً در راس تمام جنبش‌های اصلاحی مردانی از صوفیان بوده‌اند.
پیکرش در محضر پاک ودود در شهادت مهر ارباب شهود
آمنه ودود یا آمینه ودود (با نام تولد مری تسلی؛ زاده ۲۵ سپتامبر ۱۹۵۳) قرآن‌پژوه و نویسنده کتاب «قرآن و زن»، اصلاح‌گرای اسلامی و فمینیست اسلامی اهل آمریکا است.
و روز یکشنبه نیمه این ماه امیر مودود و سپاه سالار علی از بلخ بغزنین آمدند و وزیر بفرمان آنجا ماند که بسیار شغل فریضه‌ داشت.
ظاهر و باطن و غفور و ودود قادر و کاینات را معبود
دست حاجت که بری پیش خداوندی بر که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود
و با این کفایت دلیر و شجاع و با زهره‌، که در روزگار مبارک این پادشاه لشکرها کشید و کارهای با نام کرد. و در همه روزگار وزارت یک دو چیز گرفتند بر وی‌، و آدمی معصوم نتواند بود، یکی آنکه در ابتدای وزارت یک روز برملا خواجگان علی و عبد الرّزاق پسران خواجه احمد حسن را سخنی چند سرد گفت و اندر آن پدر ایشان را چنان محتشم سبک بر زبان آورد . مردمان، شریف و وضیع‌، ناپسند شدند؛ و دیگر در آخر وزارت امیر مودود در باب ارتگین که خواهر او را داشت‌، سخنی چند گفت تا این ترک از وی بیازرد و بدگمان شد و این خواجه در سر آن شد و بیارم این قصّه بجای خود و این سخت نادر است و این الرّجال المهذّبون‌ .
پس هر که دیده بصیرت بگشاید و به قدم حقیقت گرد سراپای عالم وجود برآید و مملکت خداوند ودود را سیر کند در هر ذره از ذرات مخلوقات، عجایب حکمت و آثار قدرت، این قدر مشاهده می کند که فهم او حیران و عقل او واله و سرگردان می گردد.
جماعت اسلامی مخالف تشکیل کشور پاکستان بود. استدلال مودودی به شکلی واضح و علنی این بود که اسلام را نمی‌توان و نباید به یک دولت- ملت محدود دانست. اما پس از تقسیم هند مودودی به پاکستان رفت و برای تشکیل حقوق شرعی یا حقوق اسلامی به تلاشی خستگی‌ناپذیر دست زد.
دانش عبدالودودی باید اندر طبع و لفظ تا بود مر مرد را، در صدر دین، زیب و بها
جواب داد که بر من خدای پاک ودود ز مرحمت در احسان و بذل و جود گشود
همیشه تا که درین کوچگه نیارامند وفود غیب ز آمد شد ودود و صدور