وداها

معنی کلمه وداها در ویکی واژه

وداها مجموعه چهار جلدی کتاب آریاییان هندوستان که به زبان سانسکریت نگاشته شده‌ است. وداها علامت جمع ودا که با پسوند ها صفت جمع را تشکیل می‌دهد؛ اما درست روشن نیست منظور وِداها بوده یا وَداها، چون در زبان معیار باستان همین تغییر جزئی مفهوم واژه را عوض می‌نماید. اگر وِداها تلقی گردد به معنی خداحافظی‌ها، گذشتن‌ها خواهد بود ولی اگر وَداها مورد نظر باشد به معنی دادن‌ها تعبیر خواهدشد.

جملاتی از کاربرد کلمه وداها

عشق بر هر دل که آتش برفروخت خار سوداهای فاسد جمله سوخت
دل زسوداهای گوناگون بشوی و جمع باش زانکه اوراق سفید ایمن ز بیم ابتر است
هر که قانع شد بدرد عشق جانان همچو ما ترک سوداهای فکر بیش وکم می بایدش
جمله سوداها بر این فن عاقبت حسرت خورند ز آنک صد پر دارد این و نیست آن‌ها را پری
از غم آن شوخ کپانی فغان دارم چو سنج کرده سوداهای او ریش مرا ماش و برنج
گفت مهمان در چه سوداهاستی پای‌مردا مست و خوش بر خاستی
تو گرم عیش با غیر و مرا هر لحظه در خاطر که می‌سوزد دلت بر من چه سوداهای خام است این
همه‌شب در تب غم می‌پزم با زلف او حالی چه سوداهاست این یارب که با خود می‌پزم شب‌ها
ماه ایزد مرد است و به نام سومَن از آن یاد می‌شود. از ایزد بانوان می‌توان از «ساراسواتی» نام برد. در نوشته‌های قدیمیتر از آن به عنوان «رود» یا «آموختن» یاد می‌شود؛ ولی در جدیدترین نوشته‌ها از او به عنوان ایزد سخن (وک) نام برده می‌شود. او نمایان‌گر نیروی سخن و مادر تمام وداها است.
وجود عناصر مشترک آیین زرتشتی و هندوگرایی هم بی‌دلیل نیست و کهن‌ترین نمودهای آن را می‌توان در باورهای آیینی و همچنین مانندگی‌های زبانی در وداها و اوستا جستجو کرد.
طنطاوی در تفسیرش از منابع بسیاری استفاده کرده است. از آثار پیشینیان همچون غزالی، ابن سینا، سیوطی، فخررازی و از حکیمان غیرمسلمان مانند ارسطو، افلاطون، فیثاغورس، کنفسیوس و گالیله و از مسلمان معاصر همچون سیدجمال الدین اسدآبادی، سیداحمدخان، شکیب ارسلان، فریدی وجودی و از حکمای غیر مسلمان مانند ادوارد براون، تولستوی، شوپنهاور، داروین توماس، جفرسون و گاندی بهره برده است. وی همچنین از کتب اوستا، انجیل برنابا و وداها نیز استفاده کرده است.
جانم دارد ز عشق جان‌افزائی از سوداها لطیفتر سودائی
فکنده در دل خوبان روحانی و جسمانی ز عشق روح و جسم خود ز سوداها شرار ای دل