وخامت

معنی کلمه وخامت در لغت نامه دهخدا

وخامت. [ وَ م َ ] ( از ع ، اِمص ) ناسازگاری. ( از ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ). دشواری. گرانی. ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). ناگواری. دژگواری. بدی. مضرت و زیان و ضرر. گزند. ( ناظم الاطباء ). وبال. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : بنگر ای نادان در وخامت عاقبت حیله خویش. ( کلیله و دمنه ). و چون از لذات دنیا با چنان وخامت عاقبت آرام نمی باشد... ( کلیله و دمنه ). وخامة. رجوع به وخامة شود.
وخامة. [ وَ م َ ] ( ع مص ) وخیم بودن. ( اقرب الموارد ). گران شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). گرانبار و ناموافق گردیدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گران وناگوار شدن طعام. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ناگوارنده شدن. ( دهار ). گران و ناگوارد شدن طعام. ( منتهی الارب ). ناگوار شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || وخامة بلد؛ شایسته سکنا نشدن آن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه وخامت در فرهنگ معین

(وَ مَ ) [ ع . وخامة ] (اِمص . ) دشواری ، ناگواری .

معنی کلمه وخامت در فرهنگ عمید

۱. وخیم بودن.
۲. گرانباری و سختی.
۳. ناسازگاری.
۴. ناگوار بودن طعام یا وضع و مکان.

معنی کلمه وخامت در فرهنگ فارسی

وخیم بودن، گرانباری وسختی، ناسازگاری، ناگواری
۱- ( مصدر ) بدعاقبت بودن . ۲ - ( اسم ) بد فرجامی سوئ عاقبت .یا وخامت عاقبت : آن جماعیت را از و خامت آن اقدام و سوئ مغب. آن حسارت انتباهی پدید آید. ۳ - دشواری سختی . توضیح در عربی بمعنی سنگینی و ناگوار بودن غذاست .

معنی کلمه وخامت در ویکی واژه

دشواری، ناگوا

جملاتی از کاربرد کلمه وخامت

چون کنم ای عاقلان که این مرض عشق رو نهد از هر سخاوتی به وخامت
پرهیز کن اخی ز خلاف منافقان دور از دری که عاقبتش بر وخامت است
در سال ۱۹۳۶، زمانی که ادوارد هشتم، برای ازدواج با مطلقه آمریکایی، والیس سیمپسون، از سلطنت کناره‌گیری کرد، شوهر الیزابت به‌طور غیرمنتظره ای پادشاه شد. الیزابت سپس ملکه هم‌نشین شد. او قبل از شروع جنگ جهانی دوم، همسرش را در سفرهای دیپلماتیک به فرانسه و آمریکای شمالی همراهی کرد. در طول جنگ، خلق و خوی به‌ظاهر تسلیم‌ناپذیر او به مردم بریتانیا روحیه می‌داد. پس از جنگ، سلامتی شوهرش رو به وخامت گذاشت و او در سن ۵۱ سالگی بیوه شد. دختر بزرگش، الیزابت ۲۵ ساله، ملکه جدید شد.
وخامت روابط در این دوره تا حدی در پیوند با تدابیر به‌طور فزاینده ای سرکوبگرانه حکومت ایران علیه کمونیست‌ها و سندیکاهای ایرانی بود. این دوره ای بود که مهاجران ایرانی از شوروی به ایران اخراج شدند. بسیاری از آنها کارگران فصلی بودند که قدمت حضورشان به دوره روسیه تزاری بازمی‌گشت و بسیاری شان در قفقاز جنوبی، در آذربایجان می‌زیستند. شمار کسانی که فقط از قفقاز اخراج شدند بالای ۳۰۰۰ تن بود.
اینست داستان متهور بدکردار که جهانیان را مسخر عذاب خود دارد و از وخامت عواقب آن نیندیشد تا بمانند آن مبتلا گردد، آنگاه وجه صواب و طریق رشاد اندران بشناسد، چنانکه شیر دل از خون خوردن و خون ریختن بر نداشت تا هر دو جگر گوشه خود را بیک صفقه بر روی زمین پوست باز کرده ندید، و چون این تجربت حاصل آمد از این عالم غدار اعراض نمود و بیش بنمایش بی اصل او التفات جایز نشمرد و گفت:
رای گفت برهمن را: شنودم داستان کسی که برمراد خود قادر گردد و در حفظ ان اهمال نماید، تا در سوز ندامت افتاد و بغرامت و موونت ماخوذ گردد. اکنون بیان کند مثل آنکه در امضای عزایم تعجیل روا دارد و از فواید تدبر و تفکر غافل باشد، عاقبت کار و ووخامت عمل او کجا رسد. برهمن گفت:
«عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» نخستین‌بار در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰ توسط رونالد ریگان مورد استفاده قرار گرفت، هنگامی که ایالات متحده از یک اقتصاد رو به وخامت که ناشی از رکود بود رنج می‌برد. ریگان از پریشانی اقتصادی کشور به عنوان تکیه‌گاهی برای تبلیغات انتخاباتی خود بهره برد، و از این شعار برای برانگیختن احساسات میهن‌پرستی میان رأی دهندگان استفاده کرد.
بهر آزادی هر آن کس استقامت می‌کند چاره این ارتجاع پر وخامت می‌کند
ببین وخامت‌ امروز و جنگ عالم سوز که آتش من و ما برق خرمن دنیاست