وجیه

معنی کلمه وجیه در لغت نامه دهخدا

وجیه. [ وَ ] ( ع ص ، اِ ) مهتر قوم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). سید قوم. ( اقرب الموارد ). شریف قوم. ( ناظم الاطباء ). ج ، وجهاء. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || روی شناس. ( مهذب الاسماء ) ( غیاث اللغات ). و گویند کسی که دارای خصال حمیده باشد و شأن او این است که معروف و شناخته گردد نه ناشناس. ( اقرب الموارد ) || خوشگل. زیبا. قشنگ. مرد خوب صورت. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). باوجاهت و زیبا و جمیل و خوشگل و دارای حسن و جمال. ( ناظم الاطباء ). || خوش نما. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). || باقدر و منزلت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || چادر و گلیم دورخه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). پوشش دارای دورو. ( ناظم الاطباء ). || مهره ای است. ( منتهی الارب ). مهره ای است که برای دفع چشم زخم و به فال اینکه با قدر و منزلت گردند بگردن آویزند. ( از اقرب الموارد ). نام مهره ای است دارای دو روی مانند آینه که چون کسی خواهد به نزدسلطان رود در آن نظر کرده و خود را دیدار میکند و آن را به روی خود میمالد. ( ناظم الاطباء ). || بچه ای که نخست هر دو دست وی به یکبار بیرون آید ازشکم مادر وقت زادن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه وجیه در فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - نیکورو، زیبا. ج . وجهاء. ۲ - صاحب قدر و جاه .

معنی کلمه وجیه در فرهنگ عمید

۱. نیکوروی.
۲. صاحب قدر و جاه.
۳. بزرگ قوم.

معنی کلمه وجیه در فرهنگ فارسی

مردنیکورروی، صاحب قدروجاه، بزرگ قوم، وجهائ جمع
( صفت ) ۱ - صاحب جاه و قدر : (( ... صغیر و کبیر و رفیع و وضیع و خطیر و حقیر و مجهول و وجیه و خامل و نبیه همه را بوقت استغاثت در یک نظم و سلک منخرط دارد. ) ) ۲ - مهتر قوم رئیس . ۳ - مورد توجه مردم وجیه المله. ۴- با وجاهت زیبا خوشگل جمع : وجهائ .

معنی کلمه وجیه در فرهنگ اسم ها

اسم: وجیه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: vajih) (فارسی: وَجيه) (انگلیسی: vajih)
معنی: نیکو روی، زیبا، دارای قدر و منزلت و محبوبیت نزد مردم، ( عربی )، خوشگل، وجیهه

معنی کلمه وجیه در ویکی واژه

نیکورو، زیبا.
وجهاء.
صاحب قدر و جاه.

جملاتی از کاربرد کلمه وجیه

وَ رَسُولًا عطف است بر وجیها و قیل تقدیره: و یجعله رسولا. و قیل منصوب علی الحال، یعنی: و یعلمه الکتاب و هو رسول الی بنی اسرائیل. گفته‌اند: آخر پیغامبران بنی اسرائیل عیسی (ع) بود و اول ایشان یوسف (ع).
آریاونده توسط کمبوجیه به فرمانداری مصر منصوب شده بود، بعدها داریوش او را به دلیل برابری با پادشاه اعدام کرد. آریاونده وقتی فهمید که داریوش قصد دارد بنای یادبودی را بر جای بگذارد که از آنچه پادشاهان دیگر به جا گذاشته بودند بیشتر باشد، وی نیز همین کار را کرد و به خاطر آن مجازات شد. سکه‌هایی که داریوش ضرب کرد از طلای بسیار خالص بود و آریاونده که بر مصر حکومت می‌کرد سکه‌های نقره می‌ساخت و هیچ پول نقره‌ای به اندازه پول آریاونده خالص نبود. وقتی داریوش این را شنید، آریاونده را به خاطر شورش اعدام کرد و نه به خاطر ضرب سکه.
در پی کاهش رقابت، این استراتژی ممکن است، با تغییر ساختار هزینه‌ای شرکت، شاهد افت قیمت محصول نیز باشیم. همچنین هزینه‌های تحقیق و توسعه نیز در شرایط جدید توجیه دارند. صرفه‌های مقیاس و گسترش بازارهای جدید و تنوع بیشتر محصولات از دیگر منافع این نوع ادغام هستند. هر چند در دنیا موانع قانونی برای این نوع ادغام وجود دارد، اما پس از اطمینان از نبود آسیب به رفاه اجتماعی، اجازه آن را صادر می‌کنند.
وجیه الدین محمد نام مهتر نظام الدین حسن مخدوم دیگر
الا فصلوا علیه و آله والبنیه که هست وجه اللهی به حضرت او وجیه
وفات صاحب اعظم وجیه دین زنگی که چرخ پیر نبیند چو او جوان دگر
درپی کاهش رقابت، این استراتژی ممکن است با تغییر ساختار هزینه‌ای شرکت، شاهد افت قیمت محصول نیز باشیم. همچنین هزینه‌های تحقیق و توسعه نیز در شرایط جدید توجیه دارند. صرفه‌های مقیاس و گسترش بازارهای جدید و تنوع بیشتر محصولات از دیگر منافع این گونه ادغام هستند. هر چند در جهان موانع قانونی برای این گونه ادغام وجود دارد، اما پس از اطمینان از نبود آسیب به رفاه اجتماعی، اجازه آن را صادر می‌کنند.
امروزه دولت‌ها دخالت خود در دیگر کشورها با برانگیختن ترس مردم از حمله‌های تروریستی و دفاع از آن‌ها توجیه می‌کنند. همچنین دولت‌ها در احتمال رویداد حمله‌های تروریستی اغراق می‌کنند تا مردم را بیشتر بترسانند.
رخسار بپوشند وجیهان ریاکار گر چهر حقیقت ز پس پرده درآید
چو کامبوجیه این خبر را شنید یکی نعره زار از دل کشید
به مظالم نشسته اهل قبول قاضیان وجیه و جمع عدول
یکی گفت: . . . هرگاه نحوی در توجیه حکم اعراب کلمه ای درمی ماند، گوید: این جا عامل معنوی عمل همی کند.
ندارد گفتگوی مردم دیوانه توجیهی چسان تعبیر از این خواب پریشان سر برون آرد؟
و اولین کسی از ایشان که سعادت اسلام یافت، غازان خان بود. چنگیزخان روزی از قاضی وجیه الدین قوشچی پرسید: آیا پیامبر شما خبر خروج مرا داده بود؟
«عمده مقررات این منشور ممکن است بحث‌انگیز بنظر نرسد با این وصف بعنوان یک قاضی عضو دادگاه قانون اساسی با مواردی مواجه می‌شوم که وظیفه‌ام ایجاب می‌کند با در نظر گرفتن تغییرات یا تأثیراتی که اجرای رسمی یک یا چند ماده قانونی ایجاد می‌کند یا در مواجهه با یک بحث قابل توجیه در رابطه با اجرای آن مواد، پیشنهادهایی از منظر حقوقی ارائه کنم؛ بنابراین خودم را موظف می‌دانم که آمادگی پذیرش ذهنی در رابطه با صحت و مطابقت با قانون اساسی این مقررات را داشته باشم. هر حقی که در لایحه حقوقی تضمین شده باشد، ممکن است توسط یک قانون عمومی محدود شود؛ بنابراین حق آزادی مذهب مطلق نیست. محدوده آن ممکن است توسط حقوق دیگر یا یک قانون که یک هدف مشروع دولتی را دنبال می‌کند، محدود شود.