وجوهات

معنی کلمه وجوهات در لغت نامه دهخدا

وجوهات. [ وُ ] ( ع اِ ) ج ِ وجوه. در تداول آنچه از مال زکوة و خمس و رد مظالم به مجتهدین خاصه با علم آنان برند و او آن را به مستحقین قسمت کند و آن را وجوهات بریه نیز گویند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه وجوهات در فرهنگ معین

(وُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ وجوه . ۱ - پول ها. ۲ - آن چه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده می شود.

معنی کلمه وجوهات در فرهنگ فارسی

(اسم ) جمع وجوه ( جمع وجه ) : ۱ - پولها : ((داد و ستد کل مالیات دیوانی و وجوهات انفاذی خزان. عامره و غیره ... ) ) ۲ - آنچه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده میشود.

معنی کلمه وجوهات در ویکی واژه

جِ وجوه.
پول‌ها.
آن چه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه وجوهات

وی همچنین به سبب موقعیت خاص خود در تهران و نفوذ بالایش و دریافت وجوهات از لحاظ دارایی و ثروت، یکی از متمول‌ترین شخصیت‌های پایتخت بود، زیاد بر تجمل‌گرایی اصرار نداشته و بنا بر اسناد آن دوره در زمان قحطی بزرگ ایران در دورهٔ او انبارهای گندم فراوان داشته و با تنی چند از تجار تهران با علم به قحطی و شرایط سخت مردم حتی از فروش گندم خودداری می‌کرده‌اند.[نیازمند منبع]
تاثیرگذاری آن تا حدی بود که حتی مراجع تقلید از وجوهات شرعی برای کمک به آن می‌دادند.
او در سال ۱۳۴۴ مسئولیت رهبری سازمان مخصوص اتحاد و عمل (سماع) را بر عهده داشته‌است و با همکاری مصطفی چمران و محمد توسلی به تأسیس اولین پایگاه آموزش جنگ‌های مسلحانه ابتدا در مصر و سپس در جنوب لبنان مبادرت می‌ورزد. وی از اردیبهشت ۱۳۵۴ اجازه اخذ و مصرف وجوهات شرعی را از سید روح‌الله خمینی دریافت کرد.
در کتب روایی شیعیان دوازده امامی چندین گزارش از پرداخت وجوهات خمس از طرف مردم آبه به نواب اربعه ثبت شده
در دوران آخرین امامان شیعه، شبکه‌ای از وکلا شکل گرفته بود؛ البته این شبکه بیشتر از آنکه به مانند سایر شبکه‌های علوی آن زمان (اسماعیلیه، زیدیه، نوادگان حسن بن علی) به قصد برپایی قیام تشکیل شده باشد، کار گردآوری وجوهات دینی مانند خمس و زکات را انجام می‌داد.
دیگر وجوهات بسیارست اما برین اختصار افتادتا باطناب و تطویل نینجامد. وصلی‌الله علی محمد و آله اجمعین.